08 - January - 2005    

 

نامهء فــــردا اعلام موضع می کند و بالصراحه ندا می دهد که به فردا تعلق دارد. به فردايی آفتابی تر و درخشانتر، به فردايی پويا تر و به فردايی که نور و روشنی و حق و عدالت و دموکراسی و آزادی های مدنی عام شود...

ما به « قلم » اين شريفترين و بهترين کار افزار انسانها اقتدا کرده ايم و می کوشيم از راه تشکل و توحيد فرهنگيان ما از تمام گروه های قومی و مذهبی تا جايی که مقدور است مواضع متفاوت را با هم نزديک کنيم، موارد  وفاق ملی ـ ميهنی را بالا بکشيم و بر خط کشی های حقار تبار موجود خط بطلان بکشيم.                                     سپتمبر، سال ۱٩٩٧

 

     

 

 

 

 


 

 




 

 

غرېو نيولی مهال

 

د ښار پر شونډې دې

اوږدې اوږدې بوللي

د چوپتيا بهاندې،

د باد پر خوله

د شپې او وير

پرله پسې سندرې ....

داکتر مجاور احمد زيار

 

پرتو خورشيد بر ديوار
در بارگاه حضرت مولانــــــا

 

مژده ای دل سوی جانان ميرويم

 سوی آن سرخيل خوبان ميرويم

در هوايش سالها پَر می زدی

 سر به هر ديوار و هر در ميزدی

اينک ای دل با من امشب يار باش

 سوی جانان ميروی بيدار باش

رازق فـانــی

 

تنهايی

 

ای همدم و همرازم ای حضرت تنهایی

ای یار هم آوازم ای حضرت تنهایی

من با تو در این شب ها در پرتوکوکب ها

می سوزم می سازم، ای حضرت تنهایی

تا با تو قرین گشتم در چرخ برین گشتم

تو موجب پروازم ای حضرت تنهایی

اعظم خجسته

 

زخمهايم

 

برگها افسردند

زمان رنگ باخت

اشک سرد شبنم روی گلبرگ نشست

توفان درهاي باز را کوبيد

خروش امواج زمزمه ها را از ياد بردند

ساحل يخ بست ...

طيبه سهيلا

 

و در پهنای شب

 

ودر پهنای شب

                   فریاد

                          خاموشی ست

گلویم سرخ شد

                   چشمم نمی بیند سپیدی را

فقط ره میتوانم رفت

عزيزالله ايما

 

اورنگ و آبگينه

 

اورنگ و آبگينهء فردا مکدر است

بر شعر ما زمينهء فردا مکدر است

خورشيد از دريچه هويدا نشد، دريغ

صدبار شب به سر شد و فردا نشد، دريغ

دردی که بر نجابت تصوير بار بود

تقدير تلخ آيينه بود وغبار بود

پـــرويز کاوه

 

سنگ دل

 

بگذار تا زمهر تو ای  یار  بگذریم

ما را دگر خوش است که بی یار بگذریم

تا اشناست با تو دلم روز ما شب است

" بگذار تا ازین شب دشوار  بگذریم "

جور و جفا، تغافل و نازت زحد گذشت

دیگر بر ان سریم که ز هر چار بگذریم

احسان پاکزاد

 

ای آفتاب عشق!

 

چه زيباست

وقتی با سر انگشتت

برف را از لای مويم شانه زنی

در زمستان سردم سر رسی

و

با لبخند گرم به دلم لانه زنی

صــنم

 

 


 




 

  افغانستان در رسانه های جهانی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فردا مسووليت محتويات ديگر سايت ها را ندارد

 


 

 استفاده از مطالب و عکسهای « فـردا» با ذکر نشانی مأخذ مانعی ندارد

 


 

 

 

                                                                                

خواهش صميمانه " فــــــردا " از دوستان

                                                    

 

 

انتخابات رياست جمهوری در بوته آزمايش مردم

 

انتخابات رياست جمهوری در افغانستان برای دوست و دشمن و موافق و مخالف بهت برانگيز و شگفتی آور بود. با وصف دشواری های که سلامت و مشروعيت انتخابات را تهديد ميکرد قاطبهء مردم، آگاهانه و شعوری به آن دل سپردند و در آزمايشی بزرگ بيداری وجدان شانرا نشان دادند...

داکتر اکــرم عثمان

 

گربهء چهارم

نوشتهء اکرم عثمان

 

گربهء چهارم  داستان کوتاهيست از اکرم عثمان که در مجموعهء داستانی «قحط سالی» به چاپ رسيده و چندی پيش راديويی افغانستان آزاد  آنرا به صدای گرم خانم فريده انوری پخش نمود.  با اظهار سپاس از آن راديو شما را به شنيدن اين داستان مهمان ميکنيم.

به خوانش فـــريده انوری

 

نگرش تحسين برانگيز به زن در اشعار فريدالدين عطار

 

مثالهای بسياری از شاعران زبان فارسی را ديده ايم که درفش هجوم به حقوق زن را در شعر خويش افراشته اند اما، اين عيب معرف کليت شعر و ادبيات جنس مذکر نيست، محاسنی با دوری گزين از زن ستيزی و ره دادن احترام آميز و پيدايش منطقی و تابعی عارفانه که مبتنی است ...

نصير مهرين

 

شکستن در پيش آيينه

(داستان کوتاه)

 

از روزی که شنيده بودم شکستن آيينه در پيشروی بيننده شگون بد دارد، از آيينهء قدنمای "فروشگاه بزرگ افغان" در شهر کابل ميترسيدم. هميشه به دلم می آمد که روزی اين آيينه در برابر ديدگان من خواهد شکست و ديگر هرگز روی خوشبختی را نخواهم ديد. ...

صبورالله سياه سنگ

 

ای کاش آنها مثل طالب قندهاری ميبودند!!!

 

افغانهای مهاجر در کشور های پيشرفتهء مغرب زمين مانند مهاجران افغان در کشور های همجوار افغانستان از لحاظ اقتصادی و شرايط زيست دشواری ندارند و چه بسا که زندگی امروزی شان در مقايسه با شرايط زندگی آنان در وطن، در سالهای آرامش يعنی ...

جـلال نورانـی

 

غالب و جدال با تظاهر

 

ميرزا به طور جدى با تظاهر كننده گان مخالف است و ميخواهد سرشت واقعى همچو انسان ها را كه  چهرهء اصلى خود را در زير نقاب اسلام  مخفى كرده اند، در شعرش به تصوير بكشد، كه البته اينكار را چنان با وضاحت و شجاعت انجام ميدهد كه انگار تظاهر كننده گان مردمان ناتوانى بوده اند...

بشـير ســخاورز

 

نظر گذرا بر گزينه های شعر محمد ناصر طهوری

 

ناصر طهوری غزلسرای زیبا آفرین ما که از همان نخستین روز های شعر و غزلیاتش حضور خود را در شعر اعلام نموده و در لا بلای اشعارش توانسته شرح حال خود را به خواننده انعکاس داده و خودش را با همزادش که شعر است بشناساند، چه فاصله ی میان او  و شعر او نیست...

فـــريبا آتش

 

محمد علم «ساحل»
شاعری از ديار فراموشی!

 

میگویند: ابوعلی سینای بلخی روزی در دکا ن نانوایی در شهر بخارا نشسته بود و عبور و مرور خلق الله را تماشا می کرد که پسرک نوجوانی آمد و از نانوا، آتش خوا ست. نا نوا گفت: « پسرک!  تو که ظرفی برای آتش گرفتن نیاورده ای» پسر، به انبار خاکستر که در نزدیکی دکا ن نانوا بود،...

دستگير نايل

 

در کنار ليلای شاعر افغانی حتما يک تانک هم هست

(گفتگو با زهرا حسين زاده)

 

زهرا حسين‌ زاده،‌ شاعر افغان، متولد 1358 شمسی، مقيم‌ مشهد است. او در رشته‌ زبان‌ و ادبيات‌ عرب‌ تحصيل‌ می كند، با محافل‌ شاعران‌ ايرانی و افغانی در ارتباط‌ است‌ و معتقد است‌ كه‌ شعر شاعران‌ افغانی كه‌ به‌ ايران‌ مهاجرت‌ كرده ‌اند و شعر شاعران‌ افغانی كه‌ هنوز داخل‌ افغانستان‌...

شکوفه آذر

 

«کوچه» در شعر شاعران
و« کوچهء» مشيری

 

همه ميدانند که کوچه يگ گذرگاه عمومی است و حريمی دارد و در هر حريمی آن خانه کس يا کسان است، از کسانی از خودش، از کسانی از دلبر و معشوقعه اش، جان و جانانش.

و بی ترديد در کوچه ای که دوران بيغمی طفلی آدم و خاطرات شوريدگی و جوانی اش ...

امـــام عبادی

 

در جستجوی راه

 

پيش از اينكه در اين بحث پيش رويم بايد بپذيريم كه ما سيه روزيم و بدبخت و قربانى مثلث جهنمى ظلم و فقر و جهل. و باز بايد قبول كنيم كه اين وضع نا بسامان اجتماعى، دينى، اقتصادى، فرهنگى، و سياسى ما معلول عوارض و علتهايى است كه قبل از همه بايد ريشه يابى شوند و باز ريشه كنى .

خواجه بشيراحمد انصاری

 

بحثی در مورد مثنوی مولانا از ديدگاه روانشناسی

 

رابطء ما با مثنوی رابطه‌ای است خشک و بی‌ محتوا، رابطه‌ای در سطح الفاظ و ادبيات، حال آنکه مثنوی پيامی بس عميق در خود نهفته دارد، پيامی که شرح رنج و اسارت آدمی و غربت او از موطن اصلی خويش است. پيام مثنوی هشداری است به انسانی که خود را در ...

ســميع رفيع

 

پاچاگردشی

 

کاکا گل محمد در چَک وردک دورترک از قريهء در شيب يک تپه ی ريگی زندگی ميکرد.

او و زنش خال بی بی از دار دنيا يک خانه گک کاهگلی، يک باغچه گک به مساحت نه بيشتر از دو چادرشب که در آن مطابق فصل گل و ترکار می کاشتند دو بز، چند دانه مرغ و...

ناتور رحمانی

 

درد روزگار

 

در آخرین هفته های سال پار عیسوی، زمین لرزهء و بحر لرزهء اقیانوس هند جهانیان را سوگوار ساخت. این حادثه که عمدتأ مناطقی از کشور های اندونیزیا، هند، تایلند و سریلانکا را احتوا میکرد، فاجعه یی بود بی همتا و بی سابقه....

ايشرداس

 

در انتخابات افغانستان کی و چه برنده شد؟

 

در بحث انتخابات اکتوبر ۲۰۰۴ افغانستان که نتيجه نزديک به سه دهه جنگ و فاجعه ي بشري اين کشوراست، روحش را هرچه نام بگذاريم سرانجام جان يا ماديت خود را نشان داد که آن مسله سرمايه و اقتصاد است. اينست که سرانجام کاروان نزديک به سه دهه بحران افغانستان با گذر از دورانهاي...

آصف بره کی

 

مادر کلان

 

مادر كلان مره  سيل مي كرد. عينكش بسیار خاك پر بود.  اگر برش مي گفتن كه عـینکت ِ پاک کو، بسیار قهـرش میآمد. باز از یک طرف اگرهیچ گپ نمی زدی، آه و فغان مادر كلان بالا بود که: " مه از پشتِ عـینک هیچی نمی بینم. چشماي  مه ضعیف تر شده، خی مسلمانی کـنن، مره پیش داکتر ببرن. "

ع. م. آزاد

 

 


 

 

خواهش صميمانه فـــــــردا از دوستان

 

از همه همکاران فزون مرتبت خواهشمنديم آثار شان را تنها در صورتی به "فـــــردا" لطف کنند که قبلاً يا همزمان به رسانه های چاپی يا انترنتی ديگر فرستاده نشده باشد.  چنين روشی علاوه بر آنکه به غنامندی آفرينش، پژوهش، ترجمه و ساير کارکردهای ادبی و هنری می افزايد، از آشفتگيهای ناخواسته و سؤ تفاهمهای احتمالی ميان رسانه ها نيز خواهد کاست.

"فــــردا" با تمام نيات و توان بر آن است تا با پيشکش کردن مطالب تازه در عرصه های گوناگون فرهنگی و ارزشی؛ سليقه و چشمداشت همه خوانندگان و بينندگان گرامی خويش را پاس دارد. البته اگر گهگاه مواردی پيش آيد که "فــــردا" خود به بازچاپ نوشته يی بپردازد، در آن صورت الزاماً با ارجگذاری به تعهدات پذيرفته شده در عرصه رسانه ها، از "منبع نخست" با کمال حرمت و سپاس ياد خواهد کرد.

آشکار است که بهبود "فـــــردا" هرگز نميتواند بدون همکاری يکايک شما دوستان گرانمايه ميسر باشد.