Updated : 13 - November - 2005

 

 

نهضت مشروطه خواهی مطلع و مبنای...

 

(تشديد بحران در حکومت مشروطه خواهان دوم)  دانشمند شناختۀ افغان جناب فضل غنی مجددی در تالیف جالبش «افغانستان در عهد اعلیحضرت امان الله خان1919-1929» در این باره چنین می نویسد:«امان الله خان در مبارزه علیه سیاست استعماری انگلستان به مجرد حصول استقلال ...

داکتر اکرم عثمان

 

 

جستاری تاريخی در بارهء خاندان لويناب

 

(پيوسته به گذشته) شاغاسی علی احمد خان پسرلويناب خوشدلخان بود که در اولين کابينه مشروطه خواهان به حيث وزير داخله عهد امانی وبعد به سمت والی کابل و سپس رئيس تنظيميه سمت مشرقی ولی مشهور به والی علی احمدخان شد. به اين حساب والی علی احمدخان برادرزاده...

کانديد اکاديميسين سيستانی

 

 

کلاهنامه

 

با رسيدن پای "طالبان" به کابل، موضوع لباس و ريش يک بار ديگر، در محراق توجه قرار گرفت. البته پيشتر از آنها، تنظيم های جهادی نيز قيد و قيود و ذوق های خويش را در ين زمينه ها به نمايش گذاشته بودند. اما طالبان احکام قاطع تر و جديت بيشتر در راه رعايت آنچه به...

نصير مهرين

 

 

جنبش زنان و فرود و فراز آن در افغانستان

 

زنان نيمی از نفوس کشور ما را تشکيل ميدهند برخلاف تصورات عقبگرايانه که زن را «عاجزه» مينامند هميشه در کنار مردان بصورت مستقيم يا غير مستقيم در حيات اقتصادی ـ فرهنگی سهم فعال داشته و در پهلوی تنظيم و اداره ء امور منزل و تربيت اطفال يکی از نان آوران خانواده بوده و ميباشند.

روح افزا زمر

 

 

سيری در دو نسخهء يوسف و زليخا

 

داستان و داستانسرايی در فرهنگ و ادب پربار و غنامند ما، پيشينهء درخشانی داشته و از روزگاران قديم، شاعران و نويسنده گان ادب فارسی، دست به داستان سرايی زده و به اين پديدهء ادبی که بازتابی است از خواسته ها، نيازها و عقايد مردم ما، توجه و اهتمام زيادی به خرج داده اند.

داکتر غلام حيد يقين

 

 

آزادی بيان تلفن است

 

(مصاحبه) یک کار مهم من این روز ها دفاع از حق بیان برای محقق نسب است. من از محقق نسب دفاع نمیکنم او خود از حق خود دفاع میکند، من و دوستانم از حق بیان آزاد برای او دفاع میکنیم. حقی که سهم مشترک او و مخالفان او است و به هر دو طرف مربوط است و بدون داشتن این زمینه ...

سميع حامد 

 

 

عناصر تفکر ملی

 

تفکر ملی يک مفهوم ديناميک است که ميتواند گستر! وسيعی از مفاهيم و تعاريف مربوط به پديده دولت - ملت را احتوا بخشد. قابل اتساع بودن اين مفهوم، ظرفيت پردازش داده های تئوريک را درحوز! مفاهيم سياسی به صورت فوق العاده ای غنامند می سازد. از اين رو، درک و دريافت مسئله...

حمزه واعظی

 

 

دانسان وجود يوه معمی ده

 

ايا تاسو كله دخپل وجود په باره كۍ فكر كړى دى كه د خپل وجود په باره كۍ ژور فكر وكړۍ نو تاسې په هم زما غوندې حيران پاتې شۍ په دې وجود كې په ملياردو عمليې واقع كيږي او هره عمليه د تعجب سبب ګرځي  . ولې ژوند په دې وجود كې پيداشوى  چى دا وجود حركت كوي، غذا خوري، ځان

داکتر نظيفی

 

 

د ښايستونو وركه نړۍ

 

نور كله به مې د حال په ژبه پټ پټ له ځان سره  ويل: خير دى، خداى پاك خو به زما په ژوند كې هم داسې وخت راولي  چې په خوښۍ سره د خپل سوي ګلزار ټاټوبي  ته ستون شم نو شايد چې زما د هيلو په سوزيدلي ګلبڼ كې به يو ځلې بيا هغه سمسوره، ښيرازه، ګل ورينه او رنګينه نړۍ وګورم...

گل آقا  احمدی وردک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

... چه بميرم چه بمانم

 

نادیه، از سوگ خواهرت رابعه برنخاسته در سوگ تو مینشینم باد شوم حوادث، زمان را برگ گردانی کرد و آنگاه حارث در هیات شوهری در آمد و هستی زنی را در لای انگشت های خشونت فشرد و فشرد. خاک، "خاک پذیرنده مهربان" دهن گشود و تن سرد شاعر بانوی را از دیده ما نهفت.

حميرا نکهت دستگيرزاده

 

 

اعلاميهء انشا

 

مرگ جانگداز بانوی سخن آفرین ( نادیه انجمن) با چنگال خشم وغضب همسرش، گزارش دردناک دیگری است از بیداد بی فرجام جماعتی از مردان سرزمین مان بر زنان وشیوه یی است تازه تر از خشونتی که هر روز افزون تر از دیروز با سیمای دهشت باری رخ مینماید و قربانی میطلبد. ...

انجمن نويسندگان و شاعران افغانستان

 

 

بی "انجمن" شديم

 

مرد سالاری ، سنت های فاسد عنعنوی و کنش های خشن اهورا ناپسند و متعارف برای دوشيزه گان شهر من انگار معمار جهنم اند و افروزينه گر آتش، آری اينبار ناآدمی و خشونت و در نهايت  تعارف بی حيا و گستاخ، انجمنی را که با سروده هايش انجمن می ساخت، از ما گرفت.

معروف کبيبی

 

 

غزل ناتمام

 

دردا و دريـغـا كه لـبـي بـاز نـكـردي
بـانگـي نــزدي معـركــه آغاز نـكـردي
اي واي از آن مـشـت كه خـوردي به دهانـت
مـشــتي نــزدي درب قـفــس بـاز نــكـردي
اي قــمـري مـاتـمـزده اي هــمـســفـر درد
ماتـمـكـده ي عــشــق سـرافــراز نـكـردي

راحله يار

 

 

برگهء شهيد از شاخزار غزل

 

(طرحی از هژبر شينواری)

صدای گام های سبز باران است

اينجا می رسند از راه اينک

تشنه جانی چند دامن از کوير آورده، گردآلود

نفس های شان سراب آغشته، سوزان

گام ها خشک و عباراندود

شعر از: ناديه انجمن

 

 

گريه دارم

 

بمرگ یک شاعر نامور افغان گریه دارم

از رنج وعذاب زنان  افغان گریه دارم

شب تا به سحر خواب ندید چشم گریه زارش

از لت خوردن(نادیا) جای اب ونان گریه دارم

ننگ وناموس داری افغانان ز حد فزون

از کشتن ناموس " ناموس داران  گریه دارم

ماريا دارو

 

 

مرثيه ی گل دودی

 

گـلکم
گل ِ دودی،
ــ مگرت خبری از سردی ی ِ پائیز نبود؟
ــ مگرت ترسی از آمدنِ دی نبود؟
که چنان ناز کنان,
                      به هزاران عشوه و تمکین

ع. م. آزاد

 

 

به ياد ناديا...

 

وای از مشت ستمگر که بکوبيده دهانت...

بغضی گنگ وجودم را فرا گرفته و اينک آسمان مه آلود چشمانم به بهانه غروب خورشيد نگاهت،چه عاشقانه ميبارد...بروی صفحه سفيد ناگفته هايم

ميخواهم از تو بنويسم،امّا مرکّب در قلم خشکيده است...

پرنيان

 

 

 

 

 

 

 

استفاده از مطالب و عکسهای « فـردا» با ذکر نشانی مأخذ مانعی ندارد

 

This website is optimised with IE6+ and a screen resolution of 1024 X 768 or higher