فرید اروند
بگذار خنده های تو در من عسل شوند
بگذار گریه های تو در من غزل شوند
بگذار یاد وخاطرهی عشق های مان
آمیزهی زبانزد و ضربالمثل شوند
پی هم بخند قامت اندوه بشکند
پا های این پدیده مغموم شل شوند
در هم تنیده فلسفه و عشق در سرم
با نیم یک نگاه تو بگذار حل شوند
با بوندنت سیاه ترین خاک این زمین
سرخ از حضور لاله و سبز از کبل* شوند
بگذار گریه های تو در من غزل شوند
بگذار خنده های تو در من عسل شوند
* کبل در گویش فارسی دری افغانستان سبزهی چمن را گویند.
0 Comments