چند هایکو

Sep 23, 2019 | بخش ادبی, هنر و ادبیات

مسیح طالیبان


چند هایکو

در زادگاهم

یک زن گُنگ بود

گُل به من می‌داد

**

سینه کوه

بی بوته‌ای شقایق

فقط سنگ

**

ربنای شجریان

جای مادران خالی

پیشِ ختمی‌ها

**

بر این راه

به انتظار کسی هستم

هنوز نطفه نبسته

**

از دِهی گذشتم

مرغ آمین بود و بید

می‌گفتند یوش

**

یک سگ هار

برگ خزان بو می‌کشد

پُشت سرم

**

غروب پاییز

گور به گور سَر می‌کشد

سایه‌ي شکسته‌ام

**

اشعيای نبی

دَرد چاره کرد با انجیر

اِی خانه‌اش خراب

**

توت سیاه

رد زنده‌ای از مورچه‌ها

سوی گور

**

رعد پاییز

شب‌پره‌ای در خواب

بال گشود و بست

**

آخرین اسیر

برگشت و یک نفر هنوز

هنوز عکس است

**

شقایق وحشی

با هر مسافری که رفت

تنش لرزید

**

صبر کن تا پاییز

شاعر به گدایی می‌اُفتد

نقاش در به در

**

دریای توفانی

نقش بر بوم نقاشی

به صخره می‌کوبد

**

گلِ اِدریس

علاجِ زنِ مجنون است

لال شود اگر کوکو

**

دیروزهایم

همه حُباب‌های رنگین

هنوز هم

سخن مدیر مسئول

سخن مدیر مسئول

کلوب فرهنگی هنری فردا در سویدن جشنواره ادبی (اکرم عثمان)،  ویژه داستان کوتاه دوم ماه می سال 2021...

0 Comments

Submit a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *