دکتور سید حمید الله روغ
اوضاع جاری وطن را چگونه دریابیم؟
گفتار بیستم
گفتیم که در اول جوزا هیچ چیزی رُخ نمی دهد!
ترور های انفرادی که در این روز ها درکابل تشدید شده اند؛ شهادت خانم منگل، مولوی ریحان، کامه وال و دیگران؛ اگر از یکطرف هشدار می دهند که حرکت بسوی خلای قدرت و«حکومت موقت»، چی ببارمی آورد؛ از طرف دیگر نشان می دهند که نظام ترور بدلیلی بلامانع عمل می کند، که در داخل کابل جابجا است!
فقط یک گام دیگر و خلای قدرت نازل شده است! و خلای قدرت، مصیبت کابل شده است!
خلای قدرت به نفع هیچکس نیست!
دستگیری چند هزارتن مواد انفجاری که از پاکستان آورده می شد، نشان میدهد که ترور ازکدام طرف صادر می شود؛ و دستگیری دلاورخان پاکستانی، ازسازماندهندگان بالا رتبهٔ شبکهٔ ترور، که نعوذبالله نعوذبالله، و اما بعد! مشاور جناب مسلمیار رییس سنا برامد، نشان می دهد که نظام ترور در حوضچهٔ مقامات بلند پایهٔ کابل شنا می کند؛
اما تشدید ترور با شوق های پس از اول جوزا، و دهن کجی شهوتزده برای بی ثبات ساختن، و بی ثبات نشان دادن، اوضاع در کابل پیش از انتخابات هم رابطه دارد؛ تشدید ترور با تشدید جادو و جنبل برای خیز زدن بالای چوکی اول متناسب است؛ همه تلاش دارند «چوکی نشین تنبلک» بازی کنند!
اخبار خجالت آور دربارهٔ فحشا و فساد که در این وخت پیش پای داکتر غنی پیر هموار می شوند، چیز نوی نیستند؛ نیویارک تایمز در۱۵ جنوری ۲۰۱۸ نوشت: «عطانور در حالی که ساعت اومیگای ۲۷ هزار دالری، و انگشتری با ۲۰ نگین الماس به دست داشت دربارهٔ فساد حرف می زد»! رسانه های آلمان می نویسند که عطانور یکی از مهمترین «نارکولارد» های منطقه است!
فحشا و فساد از ارکان تأسیسی دستبازی های ژولیده ای هستند، که از دستان دیگران پایان لولیده اند؛ رسانه ها گفتند که سفیر صایب انگلیس در کابل هم گیر شده که در این شورماشور گلونگیر شده!
بی آبرویی سفیر انگلیس خوب شی نیس، دگه! دیپلماسی حاذق انگلیس فوراً سفیر صایب خود ره کله رازق کرد و یک سفیر نو به کابل زمینگیر شد؛ و هوشیاری خارق العادهٔ انگلیسی لازم بود تا این سفیر نو، یک زن باشد!
انگلیس اینک با زن و مرد در میدان جنگ افغانستان حاضر است: اگر انگلیس دیپلماسی را به زنان وا گذاشته است؛
اما مردان را به جبههٔ صلح گماشته است؛
آریانا نیوز گزارش داد که جناب مایکل سمپل، بریتانیایی معروف، تحت پوشش مشاورشورای عالی صلح در افغانستان دوباره ظاهر شده است!
خو اگه مشاور رییس سنا، سنگک شده؛ معنایش ای نیس که مشاور رییس صلح، طلحک شده!
دردورهٔ جناب کرزی همین جناب سمپل در لشکرگاه دریک چایخانهٔ دور افتاده گیر شد که از شوروای کله نمونه گیری می کرد؛ در لباس افغانی، همراه با قوماندانان طالبان و یک مامور انگلیسی؛ قریب که بی آب شده بود!
جناب کرزی پرسیده بود که سمپل صایب در ای هوای بسیار یخ لشکرگاه، چطو که تو کمپل نداشتی؟ برو عکس ها ره ببین، مه ره که ده قندهار کشال کدن، ده همو متراق تابستان بدورم شال کدن! هوش کنی که دفی دگه به افغانستان بدون شال و کمپل نیایی! باز اگه می آیی بنام مای کل و آرتل نیایی! باز تو واری یک مُهِماتِ خجسته، و دپلمات برجسته، تو ره به نمونهٔ شوروای کله چی؟
باز جناب مایکل سمپل صایب به انگلیسی فصیح دپلمات ها جواب داده بود که معنای نمونه گیری از شوروای کله ره شما روزی می فامین که مه مشاور شوله ده شورای سوله شوم!
اینمی حالی اونمو روزک استک! و نوروزی گفت که اینالی هر روز ما نوروزک استک!
و هوش تان باشه که کار جناب سمپل از کار های بی پای و پَل نیس! جایی که انگلیس باشه هنوز هزار سادهٔ ناگفته در لبِ چاک است!
اینه صیب مار ماما!
و دل کسی به غنی بیچاره می سوزه! غنی هم هَکٌ وپَکٌ «ماندس» که اول غم کشمیری ره بخوره، یا دَم مارگیری ره بگیره!؟؟؟
هر کس هرچی میگه دلش! یاد شما باشه که طالبان شریف از فراموشک تان نبرایند! چون طالبان حتی درهمین ماه مبارک رمضان، درداخل مسجد، درمابین صفوف نمازگزاران جماعت، واسکت ره غیژی میکنند و«سُرُنگونه الوزول کیژی» می کنند!
اونه گلبدین صیب گفته که انتحاری خو شرعی استک! اگه خطیب مکه ومدینه میگه که انتحاری شرعی نیس؛اگه ملای اندونیزیایی میگه که انتحاری شرعی نیس، هر دوی شان بد می کنند!
صیب ببخشین چرا بد می کنند؟
چون خطیب مکه و مدینه، و خطیب اندونیزیایی، مسلمان نیستن!
نی، براستی؟ خی کی مسلمان اس؟
مه مسلمان هستم!
خو؟ خی دگه شما میگین که انتخاری شرعی اس؟
«بیلکل»!!
ده مسجد هم انتحاری شرعی اس؟
«بیلکل»!!
·
بهرحال! این قصه ها به گلبدین صیب مبارک!
مسأله این است که قرار معلوم پروژهٔ طالبان، طوری که جناب داکتر خلیلزاد به پیش می بَرَد، به بن بست مواجه شده است؛ جناب داکترخلیلزاد به یک مجلس بازپرسی به سنای امریکا خواسته شد؛این که همین جلسه هم دربسته و سربسته دایرشد، نشان دارد ازاین که در پروژهٔ طالبان، طوری که جناب داکتر خلیلزاد آن را جلو می برد، چیزهایی نهفته است که قرار نیست به بیرون درز کند؛ که این ها چی هستند ما نمی دانیم، و در آینده هم نخواهیم دانست؛ و این اصلاً مهم هم نیست؛ مهم این است که امروز دیگر هیچکس نمی گوید که مذاکرات دوحه با طالبان با آوردن صلح در افغانستان کدام ربطی دارد؛ تأکید رسانه ها پیوسته بیشتر براین است که این یک پروژه است که امریکا می خواهد بوسیلهٔ طالبان عملی کند.
در این رابطه چار چیز روی میز آمده است:
یکی این که برای نهایی شدن این معاملهٔ امریکا با طالبان زمان طولانی لازم است؛پس انتخابات افغانستان میتواند دایر شود؛ پس امریکا از مزاحمت ها در روند انتخابات افغانستان حمایت نمی کند.
دوم این که جناب بولتون بار دیگر بوضاحت گفته است که طالبان{برای معامله با امریکا} مورد اعتماد نیستند؛
سوم این که دربارهٔ خود میسیون جناب داکترخلیلزاد در کمیسیون سنای امریکا تردید های جدی ابراز شده است؛ و یک محقق سرشناس امریکایی بنام مایکل روبین که عضوهمین کمیسیون بوده، علاوه از این که مجموع پاکت داکتر خلیلزاد را زیر سوال برده، برای توضیح نقش ومقام خلیلزاد در این معامله تا سالهای۱۹۹۴ و امور شرکت یونوکال عقب رفته است؛مایکل روبین با قاطعیت گفته است که امریکا باید روش خود را در مذاکره با طالبان تغییر بدهد؛ زیرا تردید جدی است که روش فعلی به استقرار صلح در افغانستان انجامیده بتواند؛
چنین یک بررسی از فعالیت ها و ماموریت جناب داکتر خلیلزاد، یک بررسی علت جویانه و، اصولاً ، منفی است؛ این که آیا این شیوهٔ ارزیابی، ازماموریت جناب خلیلزاد، مربوط می شود به اعتراضات داکترغنی وداکترمحب و دموکرات های امریکا،برای پاسخ به این سوال هنوزباید منتظرشد؛ اما ازاین احتمال هم سخن گفته شده است که شاید به ماموریت کنونی جناب خلیلزاد پایان داده شود؛
چارم این که بدنبال اظهارات صریح داکتر محب، رسانه ها وتفسیرها به این عقیده بودند که گویا به نمایش گذاشتن یک بی ثباتی سیاسی درکابل، ومجتمع ساختن چهره های بسیار پخچ وبلند زیرنام «اپوزیسیون» و«قانون اساسی»؛ و ایجاد فضای بی اعتمادی وهراس و دلهره در کابل؛ و تپ تپ پای اونه طالب آمد، این ها گویا با همین ماموریت جناب داکتر خلیلزاد، حداقل بصورت غیر مستقیم، ربط داشته بوده باشند؛
اگر این حدسیات حقیقت داشته بوده باشند، این سوال پیش می براید که امریکا چی چیزی را می خواسته بدست بیاورد که حاضر بوده در بهای آن یک حکومت طرفدار خود را قربانی بکند؟
این درست است که طی مذاکرات دوحه تلاش شد طالبان از موضع پیروزی وارد میدان سیاسی افغانستان ساخته شوند؛ اما این درست نیست که این جریان برای طالبان یک امتیاز درموازنهٔ نظامی بوجود آورده باشد؛ دیروزجنرال اسد خالد وزیر دفاع پیشقدم و موفق افغانستان اعلان کرد که عملیات الفتح طالبان به شکست کامل مواجه ساخته شده است!
دلیلی نداریم بگوییم: طالبان درپی«ایجاد اختلاف بین حکومت افغانستان واحزاب سیاسی این کشوراند»؛ طالبان بخودی خود چنین امکانی ندارند.
اینقلم درنوشته ها وبیاناتی که به طالبان نسبت داده شده اند،به چنین یک مدرکی برنخورده ام که طالبان کدام فهم روشن از نقش و یا مقام خود در «دورنمای ژیوپولتیک جنگ افغانستان» داشته باشند؛
عمران خان وعده کرده بود که مدرسه های طالبانی را محدود می سازد؛ اما رسانه ها در بارهٔ نقش و تصمیم پاکستان دربارهٔ جنگ افغانستان کماکان تردید عمیق ابراز کرده اند؛ نشریهٔ «نشنل انترست» نوشته است که طالبان یک نیروی نیابتی پاکستان هستند؛ وپاکستان را متهم ساخته است که مسوول قتل صد ها هزار افغان وهزاران امریکایی است؛
0 Comments