updated : 21 - August - 2005

 

در جلگه های بيخوابی

 

نه چنانم كه ديده بود مرا، نه چنينم كه باز مى بينـد

من پر از ميل خواهشم اما، او مرا بى نياز مى بيند

نه صداى دو دل نه پيـوندى، نه نگاه هاى آرزومندى

من كنارش نشسته ام اما، او مـرا در حجاز مى بيند

گاه در زيـر بار تنهايى،  گاه بـر آســمان رســوايى

شاعـر درد ديده يى هسـتم كه نشيب و فراز مى بيند

بشير سخاورز

 

 

تنديسی ز آزادی

 

وطن خسته

وطن خاموش

تو آزرده، تو ویرانی

ولی محکم تو بر جا چه ایستایی

صبوری را تو فریادی

هزاران عرش باور را

طيبه سهيلا

 

 

عاشقانه در باد

 

چنان پر کرده ای از خون من دست و دل دامن

که معصوم اند حتی پیش تو سیاف و بن لادن

غزل های مرا مثل شمالی می زنی آتش

و فرمان می دهی تا بشکند و زن مرا آهن

تلاوت می کنم هر شب دو چشمان تو را بانو

صبا هنگام می شویم میان گیسوانت تن

مير حسين مهدوی

 

 

نگاهی به "کبک مست"

 

نوشته هايی از محمد حسين محمدی را خوانده ام و ويکبار هم فرصت دست داد که در محفلی که داستانهای از نويسنده گان خوب و به نام کشور را نقد ميکرد، بنشينم. اکنون او چهره شناخته شده در ادبيات داستان نويسی است. محمدی داستان ها را خوب تول و ترازو ميکند، خوبيها و کاستيهای...

عوض حصارنايی

 

 

کمال خجندی و درد غربت

 

در بارهء زنده گی، شخصیت روحانی و مقام شاعری خواجه کمال خجندی، کمتر اثار تحقیقی در زبان فارسی _دری نوشته شده است. با آنکه در تذکرۀ الشعراء دولت شاه سمرقندی، حبیب السیر خواند میرونفحات الانس مولاناجامی اشاره  هایی رفته است، اما آنچنانکه متاخرین در بارهء...

دستگير نايل

 

 

سرود سوگواری

 

آنروز خورشـید گریه میکرد

مهتاب سیاه پوش بود

ستاره گان چشمک نمیزدند

ابر های سیاه و سپید

معلق میان زمین و آسمان

پرخاشگرو مطلاطم تر بودند

عزيز عليزاده

 

 

بخاطر نبود ليلا

 

گفته اند:

وقتی ليلی را

ساربانان

از پيش چشمان قيس بردند

او از همه بريد

سر به کوه زد

امام عبادی

 

 

بگذار!

 

هميشه شب باشد و سکوت

تا در شهر زنده ها

مرده ها حکومت کنند

کفن دوزان کفن دوزند

و تابوت سازان تابوت

جمجمه هاي تهي از مغز

صالحه رشيدی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

"پرستو"،  "بيخ سوزان"، "همصدايی"

 

پرستو بود

که شاخه را به سبزی برگهایش بخشید

و دو بال کوچک اش را

سفره ی بهار کرد

                       و

                         رفت

حميرا نکهت دستگيرزاده

 

 

سروده هايی از خاستگاه خورشيد

 

سه سال پيش، "راويان آتش و اقاقي"، نخستين گزينهء سروده های برناکريمی را خواندم و ديدم که او در راستای سرايش به دريافتهای شگرفی رسيده و ميتواند برداشتها و پنداشتهايش را به راحتی بگويد. برخی از مصراعهای آن کتاب مينماياند که شاعر در گزينش واژه ها تا مرزهای زبان، آنجا...

صبورالله سياه سنگ

 

 

مطبوعات آماج گفت و گو...

 

داود شاه صبا: ــ من در سال 1964 در هرات تولد شده ام، و در سال 190 از ليسه نادريه کابل فارغ و شامل انتسيتوت پولی تخنيک شدم، و در رشتهء زمين شناسی و اکتشاف معادن ماستری گرفتم و به تعقيب آن در همان انستيتوت به شعل استادی پرداختم. در سال 1992 برای اخذ درجه دکتورا به....

سالار عزيزپور

 

 

پيوند  شعر و موسيقی

 

سالهاست که ما رهگذارن زمان، گاهگاهی با دو واژهء «شعر» و «موسيقی» سروکار داشته ايم. گاهی چشمان ما در لابلای اوراق و صفحات به اين دو واژه برخورد کرده اند و گاهی در زندگی روزمره عملا با آن سر و کار داشته  و هريک ما از آنها تصوير های گوناگونی در ذهن  نقش بسته ايم...PDF

احمد ياسين فرخاری

 

 

آخرين وخشور

 

«آخرين وخشور» نام مجموعهء تازهء از شعر های همکار ديرينهء سايت و مجلهء فـــردا جناب سالار عزيزپور است که اخيرا! بدست ما رسيده است.

اين اثر در قطع و صحافت زيبا در 62 صفحه از سوی بنگاه نشراتی «شاهمامه» در هالند به نشر رسيده و شامل 60 قطعه شعر می باشد.

«فـــردا»

 

 

وقتی ساز خاموش شود

 

با تجار بچه ای از قندهار چند صباحی در کاغوش عسکری هم کاسه بودم.  وی از آن روزهای خوشی که در هندوستان بود، حکایتهایی داشت. یکی از خاطره ها از رقاصه خانه های آن دیار بود که  روزها را به آنجا میگذشتانده است. او یاد میکرد که روزی از روزها ناله ای را از(ترجمه)

عوض حصارنايیِ

 

 

نگاهی به "انجير های سرخ مزاز"

 

 به گمانم یکسال پیش بود که در وبسایت زیبا و وزین فردا، داستان کوتاه " مردگان" چاپ شد و من با نام نویسندهء آن، محمد حسین محمدی آشنا شدم و دیری نگذشت که در همین وبسایت اعلانی از جانب او به نشر رسید، مبنی بر این که برای نوشتن کتابش "داستان نویسی در افغانستان" به...

نبی عظيمی

 

 

سروده های «برای..» ، «بيايی»

 

ای شور سرخ و گرم ، قناری ها

ای ماند گار سبز، بهاری ها

ای در فراز سلسله ی شعرم

معنای گنگ، نکته گذاری ها!

بی تو؛ نهال رابطه ها خشکيد

بی تو؛ نماند الفت و ياری ها 

داود درياباری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

استفاده از مطالب و عکسهای « فـردا» با ذکر نشانی مأخذ مانعی ندارد

 

This website is optimised with IE6+ and a screen resolution of 1024 X 768 or higher