بازتاب های ستم بر زن هزاره
در ســـــراج التواريخ

 

ستمی که در دوران حاکميت مطلقه امير عبدالرحمان خان بر مردم هزارهء افغانستان رفته، نه تنها ابعادی از کارکرد آن مقطع زمانی داشت، بلکه آثار ديرپای و چهره پاينده به تبعيض ها و تعصب ها بخشيد. بديهی است که وقتی راه و رسم حکومتداری خفقان زا و ترساننده،...

نصير مهرين

 

 

سدهءاز تلاطم و هم نمونهء پيشگامی
حضور زن از زمان طرزی تا امروز

 

در جوامع عقب مانده نقشِ زن به عنوان عضو فعال و با ارزش، در نظر گرفته نشده در حاليكه مردسالارى و ستم مرد با نهايت افراط، خودش را متبارز ساخته و  حضور زن را در چنبرهء زندگى سالم ناديده گرفته است. در طول ساليان متمادى عدهء از مردان به وسايل مختلفى...

بشيرسخاورز

 

 

به جای پدرود

 

هفت ماه از کوچ هميشهء ليلا صراحت روشنی ميگذرد. او که سالها ميزبان مهربان سرطان بود، ناگهان به مهمانيی سرطان رفت و برنگشت. ليلا مانند بسياری از راهيان ديگر راه ابريشم هنر، تنهايی را زيست و آوارگی را مرد. آنچه از او به جا مانده سرمايهء نقدينه يی است که ...

صبورالله سياه سنگ

 

 

دختری ميميرد

 

خالهء حسینه خم شد و کلیدی را در قفل الماری زیرخانه چرخاند و چند بسته کاغذ های خاک آلود را از جعبهء پایین الماری بیرون کشید. حسینه کاغذ ها را روی صفه آورد. وقتی البوم عسکهای خانواده گی را به یکسو نهاد، چند ورق را تا و بالا کرد. در همین لحظه اتفاق ساده یی پیش آمد...

رازق مامون

 

 

ياد باد آن روزگاران ياد باد...

 

بهار بود.سبز پوش و عطربيز، دختر بهار از شفافيت بوسۀ لطيف خورشيد گرم می خنديد، سبزه های چمن مرطوب وباران خورده با پنحه های ظريف نسيم آرام آرام می رقصيدند، درب گنجينۀ غنچه هاباز گرديده وعطردلپذير آنها هوا را آگنده و خوشبو ساخته بود، تو گويی جشن شگوفه بود...

ناتور رحمانی

 

 

غم غربت و سوگ مادر

 

بی بی گفته بود، يک روز پرطراوت بهاری بود. نيلگون آسمان صاف و روشنی داشت. آفتاب تازه از پشت کوه چکری دميده بود. به کشتزارها و آدمهای اينسوی شمال زير منار گرما بخشيده بود. آفتاب، آفتاب سپيده دمان تازه بهاربود. برگهای شبخوابيده لاله های وحشی گندمزاران را...

آصف بره کی

 

 

مـــادر

 

مادر به تیره شامها تو نور آسمان من

فروغ من نوید من چراغ کهکشان من

توان من ضمیر من روشنای آشیان من

نصیب من حبیب من جهان بیکران من

تو ای کریم هفت فلک ای آفتاب زندگی

بهار عشق غربتم گلاب بوستان من

پرويز بسمل

 

 

 

 

 

 

 

 

هشت مارچ از منظر ديگر

پيام کلوب قلم  به مناسبت فرخنده روز جهانی زن

 

هشتم مارچ ـ روز جهانی زن ـ صرف نظر از معنای تشريفاتی و حتی تزئينی آن، يک مفهوم پنهان و مستتر ديگری نيز دارد که بر معنای متداولش می چربد. اين معنای دوم که ظاهراً سامعه نواز، قناعت بخش و آرامبخش می باشد در بخش های مختلف جهان با محک های متفاوتی سنجيده می شود...

داکتر اکرم عثمان

 

 

 

راز آفرينش

 

قرار بود از اول که یاورت باشم

به گاه یکه شدن ها ت در برت باشم

قرار بود ز پهلوی  تو بریده  شوم

که تا چو آیینه ی در برابرت باشم

قرار بود صدای ترا شوم پژواک

چو دل برای تو دادند دلبرت یاشم

حميرا نکهت دستگيرزاده

 

 

گل های گلاب برای گيتا

 

گیتا زنگوله کوچک دیگری را به سیم حلقوی بند کرد.  تمام شد.  زنگ بادی را تکان داد.  زنگوله های کوچک صدا دادند.  گیتا خندید.  زنگوله ها مانند آواز مادرکلانش"ننیجی" صدا نمی دادند اما هنوز هم برای باغچه موسیقی خواهند نواخت.  گیتا زنگوله ها را بر کتاره...

برگردان: پروين پژواک

 

 

مرغ اسير و هشت مارچ در بدخشان

 

اين يادداشت‏، يادگار دوسال پيش است. در آن روزگار عضو انجمن ادبی زنان رضاکار بدخشان بودم و در فعاليتهای ادبی - هنری انجمن سهم ميگرفتم. بيشتر گويندگی برنامه ها را پيش ميبردم. گاهی در روزهای ويژه، مانند روز زن و رويدادهای ديگر نمايشنامه هايی مينوشتم...

زهره سحر

 

 

دوباره خواهم سرود

 

من پنجره های بسته را ميشكنم

بي صدايی زن را

در رگهای زمان جار ميزنم

و آن پرده ها را ميدرم

كه نگاه مهربانش را پنهان كرده است

آری!

صنم

 

 

مـــادر

 

آی جوانک،

تو که چپ می نگری به همگان،

تو که می نامی خویشتن،

                                تهمتن!

تو که می نازی به خود چون پهلوان.

آی

معروف آزاد

 

 

 

 

 

استفاده از مطالب و عکسهای « فـردا» با ذکر نشانی مأخذ مانعی ندارد

 

IE 5.0+ Browser Recommended, 1024 x 768 Resolution