داکتر غلام حيدر يقين
هالند
اکرم عثمان؛
يار عياران و عاشق جوانمردان
امروز که من این قصه را آغاز میکنم ماه حمل سال یکهزاروسه صد وهشتاد وشش هجری، مصادف به آغازهفتادمین سالگرد فریهخته مردیست ازتبارعیّارپیشه گان وجوانمردان کشورما، جناب داکتراکرم عثمان که امید وارم شادوسرحال باشند
درست به خاطردارم،اوائل سال یک هزاروسه صدوشصت وپنج خورشیدی بود، که به وسیله استاد گرانقدرم شاد روان پوهاند داکترعبدالاحمدجاوید، بادانشمند، نویسنده ومحقق خوب کشورم جناب داکتراکرم عثمان معرفت حظوری پیدا کردم. درآن سال نگارنده جلدنخست کتابم را که درزمینه عیّاران وجوانمردان افغانستان بود، آمده چاپ کرده و درجستجوی تاریخ نگاری بودم که بتواند، مرا درقسمت کاکه های کابل یاری رساند.
جناب داکتر اکرم عثمان همچون دانشمندی مهربان و دلسوزبا لبخندی صمیمانه وعالمانه ازهیچگونه کمک و راهنمائی دریغ نفرمودند و درتمام عرصه ها یار و همکارم شدند و امروزافتخار دارم که یکی از جمله شادی خورده گان وهواخواهان آن یارعیّاران وعاشق جوانمردان هستم.
امروز که بیست واند سال از آن زمان میگذرد، بسیار خرسندم که در جلد سوم کتابم که در زمینه آ ئین عیّاری و جوانمردی است، تقریظی عالمانه از این داستان نویس دانا و توانای کشورم، به چاپ میرسانم، و معتقد هستم که بسیاری از کار های نگارشی ام، نتیجه رهنمود های نوشتاری آن استاد بزرگواراست و به گفته شاه مردان؛ که فرموده بود: ومن علمنی حرفأ فهومولائی.هرکس به من یک حرف بیاموزاند او مولائی من است.
بدون شک جناب داکتراکرم عثمان از جمله شخصیتهای والائی اند که اثر کارهای پژوهشی وعلمی شان بر نسلهای امروزین تأثیرگذار بوده و آینده گان میتوانند از دانش و بینش این ابرمرد تاریخ و فرهنگ برخوردار باشند.
میپندارم که درمورد کاکه ها و جوانمردان افغانستان و به ویژه کاکه ها و جوانمردان کابل، بهترین مأخذ و سندی که به ما معلومات جامع و کامل میدهد،همان نوشته ها و کارهای تحقیقی و نگارشی جناب داکتراکرم عثمان است؛ به دلیل آنکه تمام خصوصیات و ویژه گیهای عیّاران و جوانمردان در داستانهای این تاریخ نگار ما به روشنی و خوبی بازتاب یافته که از نگاه مردمشناسی و آشنائی با آداب این گروه مردمدار، درخور اهمیت است.
اگر به داستانهای چون:«مردهاره قول اس، وقتیکه نیها گل میکنند، آن سوی پل و آنسوی دریا، و داستان قحط سالی»
و دیگر داستانهای این داستان نویس با نام و شناخته شده کشور، دیده شود،اکثر قهرمانان داستانها راهمین مردم عیّارپیشه و جوانمرد تشکیل میدهند و از خوانش داستانها میتوان به وضع لباس پوشی، گپ زدن، راه رفتن، و ازخودگذری و مردانه گی و مردمدوستی و نیک اندیشی این جوانمردان به خوبی پی برد و به همین دلیل من یقین و باورکامل دارم که تمام آثار و نوشته های این دانشمند گرانقدر پر است از درونمایه های اهورائی و انسان منشی و داری ابعاد گسترده اخلاقی به مثابه عالیترین اندیشه های انسانی و جوانمردی روزگار ما و به ویژه برای آینده گان و نونهالان کشور که در هر دور و زمانه برای آدمیزاده پند میدهد و آنهم پندی که از قند شیرینتر است و به گفته شیخ ما ابوالحسن خرقانی که گفت:« قبله پنج است: قبله است که قبله مؤمنان است. ودیگر بیت المقدس که قبله پیغامبران و امتان گذشته بوده است. و بیت المعمور در آسمان که آنجا مجمع ملائکه است. و چهارم عرش که قبله دعاست. و جوانمردان را قبله خداست. فاینماتولوافثم وجه الله. و گفت: خردمندان خدای را به نور دل بینند، و دوستان به نور یقین، و جوانمردان به نورمعاینه.» و من میپندارم که جناب داکتراکرم عثمان بنا به خصلت و ویژه گی نیک سیرتی و نیک پنداری و حسن معاشرت و بزرگ منشی و جوانمردی که دارند، خدای را به نورمعاینه معرفت می بینند، و یاران و دوستان وهواخواهانش که پیرو مکتب رادی و جوانمردی اند، به نور یقین و به گفته شاعری:
مائیم و دلی چو روی عیّاران سرخ چون شعشه خروش بیدارن سرخ
چون خاطره لطیف رهیاران سبز چون لحظه برکشیدن یاران سرخ
۲۹حمل سال ۱۳۸۶هجری
«»«»«»«»«»«»«»«»