© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به مناسبت هفتاد سالگی دکتور محمد اکرم عثمان

 

 

 

 

مژگان شفا

 

 سلام بر تمامی دست اندر کاران سایت فردا!
من فردا را با تمامی مطالب پر بار و پر محتوا یش از دو سال به این طرف صفحه ای اصلی خود ساخته ام . و از شما بخاطر تمامی زحمات تان سپاسگذار استم .من هم بنو به ای خود هفتادمین سالگرد زندگی پر بار اغای اکرم عثمان را برای تمامی هموطنان تبریک عرض میکنم. من یکسال قبل نامه ای بر ای آغای عثمان فرستاد م که متاسفانه بدست شان نرسید . من حالا نامه ام را از این طریق برای شان میفرستم .تا باشد پیام دو ستانه ای من که اولاد همان خاکی استم که عثمان صاحب سرمایه ای آن سر زمین است.بگوششان برسد

 

بنام او که نام او قد یم است
به خاص و عام رحمان و رحیم است
سلام های من بعد از سالها نثار تان باد آغای عثمان!
بگذارید دو ستانه و در نهایت نزدیکی با شما آغاز سخن نمایم.نام من مژگان است و بیست و نو سال دارم اما هنوز چهارده سالم بود و در فضای زیبا و دل انگیز کابل زیر سایه ای نهال سبز و تبر نخورده ای مادر و پدرم بسر میبردم که با کتاب زیبای و جاودانه مرد ها ره قول استآشنا شدم .و آنگاهی که فلمانرا را در پرده ای تلویزیون کوچک سیاه و سفید ما تماشانشستم علاقه ای بیشتر به آن کتاب پیدا کردم . چه دخترانه به طاهره ای معصوم میاندیشیدمو گاهی هم خودم را در لباس طاهره میدیدم.و جمله ای زیبای "شیر جان تو قول دادی تو قسم خوردی مه قول ندادیم مه قسم نخوردیم.مه دوستت دارم مه خاستنخواه ات استم"جاودانه در ذهنم حک شد. و کتاب که حالا که اوراقش رنگ خود را از دست داده است در بدترین شرایط با خود اورده ام و باخود درام .
 

Friday, April 6, 2007

------------------------------

 

 

Anisa NM

 

SALAM MAN ANISA ASTAM , SAL E NAW RA BARI HAMA E HAMKARAN E IN SAIGHT  TABREK MEGOYAM, HAMCHUNAN  SAAL ETAWADE DAKTAR  USAMN RA BARESHAN TABREK GUFTA BARISHAN TOOL E UMR WA SLAAMATI AZ KHUDAWAN ISTEDAA MEKUNAM.
BAZ HAM TASHAKUR AZ HAMAE TAN WAQEAAN  ZAHMAT MEKASHI. KHUDA HAFIZ

 

Saturday, April 7, 2007

------------------------------

 

 

مشربه ح.

 

 شب سیاه بدان زولفکان تو ماند؛
هفتادهمین سالروز جشن زندگی پر بار محترم و گرامی اکرم عثمان را تجلیل میکنیم و بعد از سالهای طولانی وگذشت حادثات و پادشاه گردیشی های که سرزمین رنج کشیده ما را عقب گذاشت از برکت پست مدرن و پشرفته خوشحالم که در این سالگرد با شکوه حصه میگرم و به یاد روزگارانی میافتم که هنوز پانزده سالی بیش نداشتم وعشق را در تخیل مپروراندم و برای اولین بار این عشق پنهانی را در لابلای صدای گیرا و محبت امیز دوست شبهای داغ تابستان وطنم افغانستان( از طریق امواج رادیوی که هنوز با بالتی گرم میگردید) در میان گذاشتم و به اصطلاع با این صدا به راز و نیاز می پرداختم صدای ناب اکرم عثمان با دکلمه اشعار ناب و خوانش داستان های پرسوز واقعی وعاشقانه اش مرا به عشق واقعی و حقیقت زندگی نزدیک ونزدکتر میساخت در حالیکه مرا از تخیل به واقعیت عشق پاک و مقدس و بی ریا پیوند میداد سوز و ساز عشق را برایم میاموخت. در شکست این ماجرا مرا تنها نمیگذاشت از زشتی ها و عقب ماندگی های جامعه مرا اگاه میساخت با بیان راز های عشاق ناکام تسلایم داده وعشق ناکامم را به جاویدانگی میرساند نه تنها من بودم که درد و غمم را با او در میان میگذاشتم بلکه میلون های دیگری بود که در لابلای صدای ملایم و قدرتمند این مرد خبیر و دانشمند ارامش روحی میافت.
باز هم احساس خوشبختی مینمایم که در دنیای پر تلاتم مهاجرت از همیاری وهمپایی این رادمرد بزرگ و اندیشمند بی نصیب نبوده با مسرت با گذاشتن چشمهای خویش بر سر راهشان پذیراهی میکنیم. با تهنیت و اخلاص بی پایان باری دیگر عمر طولانی و خوشبختی های بیشتر را بر ایشان از ایزد متعال ارزو میکنم با احساس خوشبختی.

مشربه. ح
هالند 11اپریل 2007

 

Wednesday, April 11, 2007

------------------------------

 

 

فريد شيرزي

 

عزيز گرداننده سايت وزين فردا، راسلام!
از آنجائيکه مرددم قدر شناس افغانستان ، در آستانه تجليل از هفتادمين سالروز زندگي پربار شخصيت عاليقدر عرصه فرهنگ و سياست کشور مان ، جناب محترم داکتر اکرم عثمان قرار دارد، خواستم با اغتنام از اين فرصت مبارک ، صميمانه ترين تمنيات نيک وشادباش هاي خويش را حضور محترم داکتر اکرم عثمان ، اين امانت بزرگ و خجسته دوران ما تقديم نموده ،طول عمر زندگي پر افتخار و سلامتي کامل برايشان وتمامي اعضاي خانواده شريف شان از خداوند متعال آرزو دارم.

با عرض حرمت
فريد شيرزي

 

Sunday, April 15, 2007

------------------------------

 

 

دستگېر خروټی

 

دوست گرامی داکتر اکرم عثمان
من هفتادمېن بهار زندگی شمارا از صميم قلب تبريک ميگوېم.

 اسم شما به کار بزرگ تشويق و رشد استقلال انديشه و استقلال فکری در جمعه افغانی  ارتباط دارد. شما در راه نجات جامعه از نابالغی  طولانی  فکرې، تاريک انديشی و درشکستاندن  عادات  استبدادي، ديوارهای زخېم ايديولوژی  و دگم های تغېرناپذېر کارهای تارېخی  را انجام داده ايد. شما در با کارگېری  از عقل و خرد در رهبری ذهنيت جمعی  سهم بزرگی داريد و تلاش کرديد تا انسان به جای   تقليد کردن، کاپی کردن و به جای  تعصب و نفرت به عقل و خرد مستقل خويش مراجعه نمايد.
 پېام شما به روشنفکران و بوېژه به نسل جوان روشنفکران واضح و بسيار روشن است. روشنفکران به جای انتقال دهندهگان و مالکېن حقيقت جستجو گران حقيقت باشند.
 دوست عزېز من به شما عمر طولانی  و صحت ارزو ميکنم.
با درودهايی  فراوان
دستگېر خروټی

 

Monday, April 16, 2007

------------------------------

 

 

وحيد صمدزی

 

هفت دهه پر بار زيست فرهيخته فرزانه داكتر اكرم عثمان را به او و جامعه هنری كشور تهنيت عرٍض  ميدارم . خامه پربار او همان جويبار سيالی است كه نسل هايی را سيراب ساخته و سبزينه های  آفرينش همرا در مزرعه دلهابارور داشته است .
آفريده های اكرم عثمان ،كتيبه ها و نقشينه های ماندگاری اند كه پايا و سرمد ميتوان آنرا خواند.
او را بستاييم كه نخل سبزی در پهندشت هنر و فرهنگ  هست و هماره خواهد بود.

 

Wednesday, April 18, 2007

------------------------------

 

 

خاتول مومند

 

پیام تبریکی

 

تا هنوز افتخار شناخت با محترم اکرم عثمان را ندارم چی هم از لحاظ سن و هم رتبه از ایشان به مراتب کوچک و ناتوان هستم.

ولی داستانهای زیبای ایشان را از آوانی یازده یا دوازده سالگی میخواندم و اگر بگویم باعث قدم گذاردنم در عرصهء دنیای ادبیات همین داستانها بود اغراق نیست.

 تا حال به یاد دارم آن روزی گرم تموز را که بعد از تعطیل مکتب از مقابل کتابفروشی فروشگاه رد میشدم چشمم به مجموعهء داستانی (مرد ها ره قول است) افتاد.

 از مادرم خواستم تا آن کتاب را برایم خریداری کند زیرا من عاشق داستانهای ایشان بودم چی چند داستان ایشان را به آواز شیرین خود شان نیز شنیده بودم.

مادرم با پیشانی باز به خواهشم لبيک گفت. اگر بگویم این کتاب را از هزار بار بیش خواندم مبالغه نمیکنم.

از آنگاه ببعد من یکی از علاقمندان سرسخت ایشان گردیدم و تا هنوز هر داستان ایشان را بارها میخوانم.

هر داستان شان یک تصویر واقعی از جامعهء ما و نارسائی های آن را برای خوانندگانش میدهد. 

اینک فرصت را از دست نداده و هفتادمین سالگرد تولد این آفتاب تابندهء آسمان ادبیات افغانستان را به ایشان, فامیل گرامی شان و دوستانش از صمیم قلب تبریک عرض میکنم. خدا کند همیشه مانند سرو سرسبز و شاداب باشند.

با عرض ادب

خاتول مومند

 

 

Tuesday, April 24, 2007

------------------------------

 

 

 

فقير ميوند

 

افغان کونسل لندن

نویسنده ی صممیی و معروف کشور ما جناب دکتور اکرم عثمان نیز به مرز هفتاد سالگی گام نهادند. و این امر مایه ی سعادت و خوشبختی است برای اهل قلم.

وقتی نام از داکتر اکرم عثمان به میان می آید٬ مادر برابر خود سیمای فروغناک کسی را می بیبنم که بیشتر از نیم سده در سرزمین خود به روشنگری پرداخته و پاسدار قلم بوده است و بدنیسان با دشواری ها و نابرابری ها به ستیز برخاسته است.

داکتر اکرم عثمان از تبار آن فرزانگان و آزادگانی است که زمانه نظیره ای آنها را کمتر تکرار می کند. او در کنار آثار درخشان داستانی نگاشته های ماندگار پژوهشی در زمینه تاریخ سیاست٬ اقتصاد و فلسفه نیز پدید آورده که از اعتبار و جایگاه بلندی برخورداراند.

رمان کوچه ی ما حادثه ای است که در تاریخ رمان نویسی کشور ما ، اتفاق افتاده و با نام داکتر اکرم عثمان گره خورده است. داکتر اکرم عثمان در کنار اینکه نویسنده ای بزرگ و پژوهنده ای ارجمند است٬ قدرت گویندگی او را با صدای رسایش٬ در برنامه های ادبی رادیو تلویزیون افغانستان وقت٬ نباید از یاد برد. وهمچنان مردمداری٬ روابط اجتماعی و صممیت او را با دیگران.
افغان کونسل در لندن و همه فرهنگیان و دست اندرکاران فرهنگ و هنر یک بار دیگر هفتادمین سالروز این فرزانه ی روزگار را صمیمانه شاد باش گفته و برای شان سلامتی٬ تندرستی٬ سعادت و عمر دراز آرزو میکند.

لندن اپریل 2007

 

Tuesday, April 24, 2007

------------------------------

 

 

محمد اصغر عبادی

 

هموطنا ن عـزیز و فرهنگیان گرامی ســلام!

 

هــفتــا د مین سا لگرد زنـده گی پـرا زنشیب و فـرا زا ما غــنـــا مـندهـموطن نها یت قا بـل احــــترا م محـــترم د ا کـتر( ا کرم عـثمـا ن ) را ا زصمیـم قـلب حضورتک تک شما تـبریک عـرض کـرده و در حالـیکه از درگـاه رب الـعـزت قلم شان را رساتر، عـمرشــا ن را درازتـر و پـربارتر میخوا هــم، آرزو دارم تـا بــار دگر بـه ( تورنتو) تشریـف آرنـد  زیـرا:

 

در آسمان ادب خوش درخشیده است ایجان

هم خوش نویسد وهم خوش بخواند،هـرداستان

از تـــهِ قـلـب کـنم پـیـشکـش دعـا وســــلا م

بــه خــادمی زوطـن، داکتــراکــرمِِِ عـثمـان

 

Thursday, April 26, 2007

------------------------------

 

 

فاروق فـــــردا

 

قلب دکتور اکرم عثمان قلب عاشقانه است
داکتر صاحب اکرم عثمان انسان والاییست که همیشه برای وطنش زیستهاست و برای مردم وطنش.
به یاد دارم که  به خاطر آموزش ادبی جوانان کشور به در خواست من به لیسه های شهر کابل، می رفت و چه عاشقانه تدریس می کرد.
امروز یک عده از نویسندگان سایت فردا نیز از جمله کسانی اند که از حضور این مرد والامقام واز اندوخته های این فرهنگی فرهیخته کشور فض برده اند.
از آن روز ها سالیان درازی می گذرد ولی یاد پیاده رفتن های من واستاد  که بنده بر سبیل وظیفه واستاد بر سبیل عشق به آموزش نسل جوان،به مکاتب و انجمن های نویسندگان جوان،به اصطلاح خود استاد،هی میدان وطی میدان می کردیم،نقش سبز خود را با رویش چهره های درخشان ادبی شکوفه دار نگه داشته است.
استاد ورجاوند وگرامی دکتوراکرم عثمان،،بهارانه های عمرتان بیشمار وکشتی گلبرگ های زندگی عاشقانه تان با ادب و فرهنگ  میهن،از مسافر خوشبویی همیشه مالامال باد.
فاروق فردا
شهر مسکو
 

Monday, April 30, 2007

------------------------------

 

 

عزيز عليزاده

 

سلام و عرض ادب خدمت انسان خردمند و اندیشمند بی همتای کشور ما، جناب آقای داکتر اکرم عثمان!

من هم به نوبه خود جشن سالروز هفتادسالگی شما را به خود تان، خانواده محترم تان، و تمام جامعه فرهنگی تهنیت میگویم. از درگاه خداوند صحت کامل و طول عمر به شماآرزومندم.

بیاد دارم که چه شبهای مهتابی و پرستاره یی را زیر آسمان شهر هنرپرور هرات، با شنیدن آواز گیرای شمااز لابلای امواج رادیو و از برنامه زمزمه های شبهنگام میشنیدم. آواز جادویی شما در تار و پود و جودم تنیده بود طوریکه بدون شنیدن زمزمه های شما نمیتوانستم بخوابم. حالا هم که سالها از آن روزهای شاد میگزرد، به یاد همان روزها همان شعرهای مولانا، حافظ و دیگر شاعران بی همتارا با آواز گرم شما میشنوم و خدارا شکر گزارم که شما هستید.

با عرض حرمت بی پایان

 

Wednesday, May 2, 2007

------------------------------

 

 

 

تورپيکی پوپليار

 

هفتاد ساله گی پير داستان نويسی افغانستان بر همه گان تهنيت باد . واقعا اين بزرگمرد قابل بزرگداشت و تقديس است . تعبير استاد فرزانه داکتر پژمان بسيار بجاست که ايشان زبان کابلستان است . از لابلای داستان های او سيمای کابل زيبا درخشش دارد ، کابل که اکنون قلب خونچکان يک ملت است. من برای همسر وفرزندان ايشان هفتادساله گی دانشمند داکتر عثمان را تبريک ميگويم. بااحترام

 

Friday, May 4, 2007

------------------------------

 

 

شکيله نصير

 

سلام فراوان به تمام همکاران عزیزالقدر فردا،

سالکرد هفتا دمین روز تولد دانشمند، پزوهشگر، نویسنده و دکلما تور بی نهایت عزیز، بزرگوار و توانای کشور عزیز ما، داکتر صاحب اکر م عثمان رابه خود شان،خانواده عزیزشان و تمام دوستادران شان از صمیم قلب تبریک میگویم.

داکتر صاحب محترم، من هیچگاه افتخار از نزدیک دیدن و صحبت کردن با شما را نداشته ام اما شما از ورای داستانها ی زیبای تان و دکلمه های که به اشعار و داستا نها جان تازه می بخشید شناخته واز علاقه مندان کا رهای با ارزش که کرده اید میباشم.بیادم میاید که چطور پای رادیو می نشستم و سراپا به شنیدن داستانی را که شمابه خوانش میگرفتیدگوش میشدم.شما مثل اینکه کلمات را نمی خواندید بلکه آنها باصدا و طرز بیان تان به حرکت می آوردیدو من تصور میکردم که فیلم آن داستان رادر مقابل دیدگانم می بینم.در آثار شما ، صداقت و راستی و عشق به انسان و انسانیت
چنان جان گرفته که یقین دارم هنمای خوبی برای همه خوانندگانش در آن عرصه ها بوده و است.در خوانش اشعار، صدای شماگیرایی خاص داردو شنونده رابا عمق احساس شاعر میرساند.بدون مبابغه است اگر بگویم که شنید ن اشعار ناب شعرای بزرک از زبان شماقوی ترین انگیزه برای من بوده تاشعری بسرایم.بزرگترین آ رزویم است تا یکی از اشعارم را به صدای مقبو ل و گیرای شما بشنوم.آما میدانم
که بقول شاعر "دست ما کوتاه و خرما بر نخیل "است. ببخشیداگر زیاده روی کرده باشم.
داکتر صاحب عثمان، برای تان طو ل عمر  ،صحت کامل، نیرو و توانایی بیشتر در راه بر آورده شدن آرمانها ی که دارید میخواهم.

با عرض حرمت و سپاس فراوان

 

Tuesday, May 8, 2007

------------------------------

 

 

«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»««»

 

بازگشت به صفحه اول