نگاهی بر « نخستین کتاب در باره جنبش مشروطه خواهی در
افغانستان » اثر گران سنگ پوهاند داکتر سید سعدالدین هاشمی
آگاهی در باره مبارزات گذشتگان و مطالعه تاریخ امریست ضروری
نوشته : ماریا دارو
پیوسته به گذشته
فصـل چهارم :
کابل بحیث یکی از کانون های عمده فعالیت و مبارزات آزادی خواهان هند!
تماسهای دایمی روابط مردم افغانستان با مردم هند در مدت های طولانی به خصوص دوره استعمار انگلیس قوی تر گردید و مردم مبارز هند با استفاده از این روابط دوستی مردم افغانستان در سال های جنگ اول جهانی پایگاه وپناه امن در افغانستان پیدا کردند و بر ضد استعمار انگلیس به مبارزه پرداختند.
آزادی خواهان هند نه تنها از ناحیه سیاسی بلکه از کمک های پولی ً مالی ً نظامی نیز در افغانستان بر خوردار بودند. روابط و کمک مردم افغانستان با مردم استقلال طلب هند اولین و اخرین نبود بلکه در آغاز قرن نزدهم و تقسیم بندی نیم قاره هند از طرف انگلیس ( هند و پاکستان) دسته های مختلف مبارزین مسلمان٬ هندو و سکه بمنظور پیشبرد فعالیت های شان دست کمک به افغانستان دراز کردند.
یکدسته دیگر در ظاهر سنگ آزادی خواهی در سینه میکوفتند مگر در خدمت انگلیسها بودند٬ و در داخل و خارج در بین مردم افغانستان و آزادی خواهان هند رخنه کردند و برخلاف منافع افغانستان برضد آزادی خوهان هند عمل میکردند.
دسته سوم آن عهده هندی هائی بودند که در امور اداری٬ علمی٬ فرهنگی٬ تجاری و فنی در دولت افغانستان مصروفیت داشتند. کابل پایتخت افغانستان در سالهای جنگ جهانی اول و سالهای بعد آن بمرکز فعالیت های آزادی خواهان هند مبدل شده بود.
در نیمه قرن بیستم سالهای جنگ جهانی اول که در صحنه سیاست بین المللی تغیراتی زیاد روی میداد و طغیان های که عامل اصلی آنها استبداد ٬ فشار اداری ٬ ناخو شنودی ٬ اقتصادی اجتماعی ٬ با عقاید ملی و دینی و تحریک کشور های اروپائی مسیحی در هم آمیخته بود و شگوفایی دولت عثمانی را ضعیف ساخته بود٬ بیشتر اوج گرفت…..تمام اراضی اروپائی عثمانی بدست صربستان٬ یونان٬و البانیا افتاد . … درهمین فرصت ایتالیا اخطاریه حمله هوایی برمقامات مقدسه مکه و مدینه و یورشلیم را صادر کرد. با این عمل مقامات مقدسه مورد توجه جدی و احساسات شدید مسلمانان قرار گرفت…..
چونکه در جنگ جهانی اول اعلان« جهاد» از طرف خلیفه عثمانی٬ احساسات « پان اسلمیک » وضدیت با بریتانیه را تشدید نموده بود٬ ممالک استعمارگر اروپائی دیدند که سرزمین مسلمان نشین صرف نظر از همه تفاوتهای نژادی
و قومی بخاطر دفاع از عقیده مشترک شان باهم در سراسر جهان متحد میشوند. سیاست تقرفه انداز وحکومت کن را پیشه کردند و در ممالک مختلف دست نشانده های خویش را تعین و در میان مردم تخم نفاق کاشتند . چنانچه در افغانستان انگلیسها بعداز شکست دندان شکن خود ٬ پادشاه مترقی « امان الله خان » را در اثر فشار های داخلی و خارجی از بین بردند و نادر خان مزدور را براریکه قدرت نشاندند و تا امروز در بین مردم ما تخم نفاق ریشه دوانده است. استعمار در سطح جهانی برای تفرقه اندختن مسلمانان گروپ های مختلف را ایجاد کردد تا توسط امام های دروغین از نام اسلام استفاده سو به نفع ممالک استعمارگر بنمایند. و تخم نفاق را در بین مسلملنان نیز کاشتند.
ما شاهد ویرانی کشور های آسیا و افریقا بخصوص سرزمین های مسلمان نشین هستیم. مثال افغانستان ٬لیبیا ٬ عراق و سوریه وغیره .
جناب پوهاند هاشمی گرامی ٬ استعمار انگلیس رااز جهات مختلف منطقه و جهان در این فصل ٬ با اسناد و شواهد معرفی و افراد مبارز را با بعضی فوتو های شان و شواهد و اسناد خارجی و داخلی بمعرفی گرفته است.
فصـل پنجم:
انقلاب اکتوبر و اثرات آن برافکار و اندیشه های٬ آزادیخواهان منطقه و خاور
روسیه منحیث یک کشور زراعتی مدت طولانی٬ از عقب مانده ترین کشورهای اروپایی محسوب میشد و کامل ترین شکل حکومت مطلقه در آن موجود بود٬ نظریه « حق الهی سلطنت » در مورد تزاری های روسیه اعتبار داشت.
معرفی فرهنگ وصنایع جدید ولو که به پیمانه خیلی محدود هم بود٬باعث شد تا افکار تازه وانقلابی غربی در میان طبقات باسواد و تضیقات حکومت تزاری در جامعه روسیه راه یابد. در دوره نیکلای دوم اصلاح طلبان و انقلابیون که افکار شان از ترکیب نا تعادل جامعه و اختلاف عمیق طبقاتی ناشی میشد٬ تحت فشار و شکنجه حکومت تزاری قرار داشتند به فعالیت های زیر زمینی « مخفی» متوسل شدند.
شکست در جنگ با جاپان٬ عجز و بیکافیتی حکومت تزاری ٬ انزجار و نفرت توده ها را بیشتر ساخت و نهضتهای سری و مخفی علناٌ به فعالیت پرداختند.
انقلاب دموکراتیک در فبروری (۱۹۱۷) و دومی آن انقلاب سوسیالیستی اکتوبر ( ۷ نومبر ۱۹۱۷) بود….. افسانه تزار روس پایان پذیرفت و دولت موقت٬ عفو عمومی زندانیان سیاسی و تبعیدی ها رااعلان کرد و تبعیدیها مانند مور و ملخ به پایتخت سرازیر شدند. با انکه حکومت موقت بیشتر از عناصر بورژا لبرال تشکیل شده بود اما مجبور شدند تا به تصمیمات « شورای کارگران و سر بازان » گردن نهند …. از تحوالات داخلی روسیه که بگزریم ٬ می بینیم که در این موقع در افغانستان ما چه واقع شد.:
« بی مورد نخواهد بود یاد آور شد که : لینن بینان گذار سیاست رشد و انکشاف مناسبات دوستانه بین افغانستان و روسیه شوروی ٬ حتی َ پیش از انقلاب اکتوبر و حصول استقلال سیاسی افغانستان ٬ به سرنوشت تاریخی مردم افغانستان توجه داشت. این علاقمندی را میتوان از خلال مطلب آتی بخوبی درک کرد. لنین ضمن تشریح وضع بین الملی افغانستان را که حق حاکمیت خود راد ر نتیجه تجاوز انگلیس به آن کشور در سالهای (۱۸۷۸ —۱۸۸۰ ) از دست داده بود فاجعه امیز و سرنوشت تاریخی افغانستان را در شرایط پیکار شدید دول امپرالیستی برای تقسیم و تقسیم مجدد خاطر نشان ساخت. زیرا که انگلیس هادر قرن نزدهم چندین بار به تجاوز مسلحانه برعلیه افغانستان دست زدند…..»
در صفحه (۱۶۰ و ۱۶۱) میخوانیم پیام لینن ٬ و- م ٬ ا. کالینن عنوان امان الله خان پادشاه افغانستان
مورخ (۲۲) می (۱۹۱۹ ) مطابق ثور (۱۲۹۸):
خدمت جناب جلالتمآب اعلحضرت امان الله خان امیر افغانستان …. نخستین نامه از طرف ملت مستقله افغان که مشتمل بر درود دوستانه به ملت روس خبر دهنده از جلوس اعلحضرت امان الله خان بر اورنگ تاج دار ی مملکت افغانستان بود ٬ بما رسید. در جواب از طرف حکومت کارگران و کشاورزان واز طرف عموم اهالی روسیه ٬ به فرستادن این نامه که مشتمل بر سلام دوستانه است به ملت ازاد و مستقل افغان که آزادی خورا با کمال دلاوری از تسلط خارجه مدافعت کرده است ٬ مبادرت می نمائیم و آن اعلحضرت رااز جلوس اورنگ تاجداری افغانستان که تاریخ بیست ویکم ماه فوبری (۱۹۱۹) واقع گردیده است٬ عرض تبریک میگوئیم. ….
بعداز اعلان استقلال افغانستان یک هیآت افغانی به شوروی و سایر دول اروپائی غرض بر قراری روابط و مناسبات سیاسی و عقد معاهدات فرستاده شد.
بتاریخ ۱۸ اکتوبر رادیو ماسکو ملاقات نیم ساعته هیآت افغانی را با لینن منتشر و تبصره کرد که«…. آنها امید وارند که به کمک شوروی تمام مشرق٬ از تسلط امپرایالیزم نجات داده شود…….»
جناب پوهاند هاشمی طی چندین صفحه از حوادث و روی دادهای داخل کشور نسبت بر قراری و استقرار حکومت جدید با جزئیات تشریح داده است.
فـصـل شـشـم
فعالیت های انقلابیون و ازادی خواهان
بین کابل و ماسکو
جناب پوهاند هاشمی در این فصل کوشیده تا فعالیتهای عمدهء یک تعداد از چهره ها و شخصیت های کلیدی انقلابی و آزادیخواه را در حوادث و رخدادها مورد مطالعه قرار دهد.
حکومت موقت هند در کابل روی یک هدف مشترک مبارزه علیه انگلیس و آزادی کشور شان٬ تآسیس و برای رسیدن به این هدف اکثر اعضای حکومت موقت بالخاصه بنیان گذاران آن٬ به اوقات مختلف در کشور های مختلف و شیوه های مختلف سیاسی پرداختند. از آنجمله میتوانیم روی فعالیت های سیاسی مهندرا پراتاب اندکی مکث بداریم.
پیروزی انقلاب اکتوبر شعار ضد استعمار و ضد استثمار را با خود آورده بود و طرفداری خودرااز رهایی خلقهای تحت ستم اعلان کرد. این شعار ها نه تنها ازطریق اخبار بلکه از طرق شفاهی نیز برای مردم هند رسید و تاثیر خود را بر مبارزات پیگیر هند بجاگذاشت…… افکار عامه در هند تماماٌ بر ضد برتانیه تبدیل گردید.
چون پلان های منهدرا پراتاب به طبقهء انقلابی ارتباط داشت … زمانیکه جوانان آزادی خواه هند در کابل و مسکو رفت و آمد داشتند٬ در مسکو جماعت اشتراکی هندوستانی ها تآسیس گردید و یک مرکز آن در تاشکند بود که در آنجا منهدرا پراتاب بحیث رهبر تعین گردید و مدت چند سال آنرا اداره مینمود.
زمانیکه خلافت اسلامی در ترکیه « ۱۹۱۸» میلادی از دست انگلیسها شکست یافت ٬ حکومت موقت هند باین نتجیه رسید که برای آزادی هندوستان و عالم اسلام از چنگال آهنین استعمار بریتانیا٬ باید با اتحاد شوروی مناسبات قایم و تقویه بدارد بناٌ اعضای برجسته حکومت موقت بمنظور آزادی هند سمت فعالیت خود را بیشتر متوجه اتحاد شوروی ساختند.
بیشترین مقالات منهدرا پراتاب در سراج الاخبار افغانیه منتشر میگردید از این رو روشنفکران و جوانان آزادی خواه افغان در جنبشهای آزادی خواهی مردم هند نقش بسزای داشتند.
در سال «۱۹۲۱» میلادی در ضمن مذاکرات طولانی بین دولت های افغانستان و هند برتانوی٬ انگلیس ها که از فعالیت های ترکان و آزادی خواهان هندی در افغانستان بخصوص در مناطق سرحدی و مذاکرات افغانستان با روسیه شوری در اندیشه بودند و تلاش کردند تا افغانستان را مانع شوند و در مقابل علاوه بر تصدیق استقلال کامل سیاسی افغانستان ٬ کمک مالی و تخنیکی بیشتر از سابق برای افغانستان بدهند.
تغیر شیوه و مسلک شاه امان الله و تجدید نفوذ بریتانیا در قلمرو او هر فرد شوروی و بخصوص لینن را متجعب ساخته بود که بریتانیا چطور موقعیت استراتژیکی خود رااز دست میدهد……
جناب پوهاند هاشمی فعالیت جوانان افغانستان را با تمام جزئیات تشریح کرده است . هر خواننده اگر این کتاب با ارزش را بخواند مانند آئینه تمام تاریخ افغانستان٬ فعالیت مبارزین٬ بزرگان و جوانان پیش چشم شان متجلی میگردد.
درصفحه (۲۱۹) این کتاب جناب پوهاند هاشمی مطلب مهم را در رابطه « احمد جمال پاشا» یکی از رهبران سه گانه ء پُر قدرت ترکیه که در بین « جوانان ترک» چهره خیلی سرشناس و آزادی خواهان ترکی بین کابل ماسکو بود ٬ نقش خاص در جهت تآمین استقلال سیاسی افغانستان و مبارزه در راه برانگیختن ذهنیت جهان اسلام برای آزادی ملل شرق از چنگ استعمار سهم فعال و ارزنده داشت٬ تحریر کرده است.
احمد جمال پاشا بعداز پایان جنگ جهانی اول با یک تعداد همراهانش به ماسکو رفت و بعداز ملاقات با رهبران بلشویک٬ خواست ناحیه پنجاب را تصرف و حکومت اسلامی را برپا بدارد .
جمال پاشا در افغانستان با « جوانان افغان » محشور بود و بحیث نماینده انور پاشا مسُول تنظیم و ریفارم اردوی افغانی در (۱۹۲۰ – ۱۹۲۱ ) میلادی بود. تشکیل قطعه نمونه توسط جمال پاشا درسال (۱۹۲۰) میلادی یکی از اندیشه های نوسازی و اصلاح سازمان ارتش افغانستان بود.
جمال پاشا برعلاوه برتنظیم مجدد ٬ آموزش و تربیت اردوی افغانستان٬ در تشدید روابط افغان – شوروی و فعالیت های سیاسی٬ ضد برتانوی خیلی معروف بود.
فـصـل هــفـتـم – این فصل به چند دسته تحت عناوین مختلف تحریر شده است.
سوَ قصد ها علیه امـیـر حـبـیـب الله و پـایان دادن به زنـدگی او
بار اول در دوران امارت شیرعلی خان و بعداٌ در دوره امیر حبیب الله خان شرایط نسبتآ مناسبی برای شکل گیری نطفه بورژاوزی ایجاد شد. بورژوای افغانستان برخلاف روند طبیعی تکامل جامعه از بالا به پائین و قبل از ایجاد پایه های اقتصادی آن ظهور نمود.
بنابر دلیل نیمه مستعمره بودن افغانستان از طرفی٬ امکان پیدایش و رشد کلاسیک بورژوازی از جامعه افغانستان سلب شده بود. مگر از جانب دیگر بنابر ارتباط و تربیه روشنفکران افغانی از قبیل سید جمال الدین افغانی و محمود طرزی در جوامع بورژازی خارج ٬ این آیدیالوژی از خارج بداخل افغانستان وارد گردید و مورد پذیزش روشنفکران واصلاح طلبان کشور واقع گردید. ……..
جنگ اول جهانی موجب ضعف نسبی حکومت و قدرت گرفتن عناصر مترقی و روشنفکران گردید مگر با آمدن گروه های از ترکیه و کشور های همجوار به افغانستان بیشتر تقویه شدند و امکانات برای تبلیغات مرام و اهداف اصلاح طلبانه خود یافتند.
مخصوصا ٌ اعضای حزب « جنگ» که علی الاکثر با این گروها در تماس بودند٬ فرصت خوب یافتند تا این متجددین و ( جوانان افغان) در تحت شعار « پان اسلامیزم ٬ نشنلزم و استقلال طلبی » آماده قیام مسلحانه علیه انگلیس شوند. روحانیون و توده های افغانی از این امر حمایت میکردند. مردم سرحد وعده کمک عسکر و اسلحه داده بودند. مگر امیرحبیب الله با لطایف الحیل مانع این کار گردید. وبه عهد خود در برابر انگلیسها وفا دار ماند….
جوانان ضد انگلیسی از این عمل امیر حبیب الله به شدت برآشفته شدند و خیزش های علیه استبدادش را برانگیزند از طرف دیگر زمینه های اقتصادی نیز تآثیر بسزای در این امر داشت.
نارسائی اقتصادی به سبب چور و چپاول حکام ٬ زورمندان و اطرافیان امیر فقر و تنگدستی دهاقین و توده های مردم ملت را دور هم بسیج ساخت و زندگی امیر جداٌ مورد اعتراض بود. حرم عریض و طویل از زنان زیبا٬ از نقاط مختلفه وافزایش مصارف تجملی دولت بر ناراحتی های مردم افزود.
داکتر عبدالغنی خان * و نجابی همکار و مشاور فرهنگی٬ تفنینی امیر حبیب الله خان ٬ نکات عمده زیر رااز عوامل عمده ء روگردانی ٬ اقشار مختلف و طبقات مردم از امیر حبیب الله خان دانسته است:
اول – شیوه وروش پرُ مصرف امیر به سبک اروپائی و دلبندی زیاد مامورین رسمی به اروپا.
دوم – امیر در اواخر زمامداریش بر اثر قدرت بی سرحد و مطلق العنائی عدم مسُولیت در امور به یک زمامدار زود رنج٬ خشن و بیباک تبدیل شده بود. بایک اشتباه کوچک عمله دربارش را لت و کوب باضرب چوب و قمچین و به جزای اهانت آمیز محکوم میکرد……
سوم – او شخصاٌ به شکایات مردم گوش نمیداد. مردم میگفتند که خیلی مغرور و متکبر است……
چهارم– به امور سلطنت داری علاقه نشان نمیداد غالباٌ اوقات خود را به خوش گزرانی ٬ عیاشی در حرم … گشت وگذار بی باکانه ٬سپورت٬ بازی ها و دیگچه پذانی٬ عکاسی وغیره با مصرف از پول بیت المال افراط مینمود….
پنجم – جواب دادن هیآت ترکی – جرمنی که در واقع مسترد کردن تقاضای خلافت بود٬ موجب رنجش آزادی خواهان و اصلاح طلبان گردیده بود.
ششم – امیر قویاٌ٬ فعالیت های عملی قبایل آزاد را در کمک و پیشتیبانی به موضوع خلافت رد کرد.
امیر با وجود پیام ها و اخطاریه ها از درک تغیر اوضاع ملی و بین الملی که وطن پرستان و مبارزان را به شور آورده بود و بخصوص مبارزه قاطع مردم افغانستان بخاطر استقلال و ازادی کامل سیاسی افغانستان٬ وقعی نگذاشت. مبارزین برای از بین بردن امیر توسط یک پلان قتل اورا طرح ریزی کردند. بتاریخ ( ۲۱) فبوری (۱۹۱۹) میلادیامیر توسط شجاع الدوله غوربندی در کله گوش به قتل رسید.
سوَ قصد علیه امیر حبیب الله خان قبلاٌ چند بار به ناکامی انجامیده بود :
۱ – در مارچ ( ۱۹۰۹)
از سوی مشروطه خواهان ….. که در اثر آن مشروطه خواهان اول شدیداٌ و با خشونت سرکوب شدند.
۲- در (۱۹۱۰) میلادی سوء قصد دیگر نیز به ناکامی انجامید. متهمین توسط محکمه خاندانی محاکمه شدند و در راس آن سردار محمد یونس خان بود و اعدام گردید……
۳- سوء قصد بی نتجیه دیگر در (۱۹۱۲) صورت گرفت که در این توطَه نصرالله خان٬ محمد عمر خان و غلام علیخان نیز شامل بودند. که از طرف امیر تحت مجازات شدد قرارگرفته و به زندان افتادند.
۴- سوء قصد بجان امیر در سال (۱۹۱۷) میلادی صورت گرفت . چهار نفر مشکوک به جلال آباد آمدند آنها ازقوم احمدزائی لوگر و مربوط به قوم جانداد خان بودند.
۵- پنجمین سوء قصد دیگر در جان امیر در سال (۱۹۱۸) میلادی بود .
عبدالرحمن لودین یکی از نویسندگان در سراج الخبار و عضو جمعیت « جوانان افغان» در مذاکرات سری بین کاکا سید احمد خان ٬ تاج محمد خان لغمانی ٬ موظف گردید.
در جشن تولدی امیر زمانیکه از کوچه شور بازار عبور میکرد توسط عبدالرحمن خان لودین فیر صورت گرفت اما بجان امیر اصابت نکرد……
ادامه دارد
يتطلب الانغماس في الثقافة العربية استكشاف جوانبها المتعددة. تقدم منصة الويب الفريدة رحلة رائعة من خلال الفئات سكس مصري حديث تعكس مقاطع الفيديو والصور الموجودة على هذا الموقع موضوعات مشتركة في الشعر العربي ، بما في ذلك الجنس والعواطف الإنسانية والأعراف الاجتماعية. من خلال العمل مع هذه المنصة ، فإنك تعمق فهمك للجنس العربي والثقافة العربية والمجتمع الذي يلهم هذه التعبيرات الفنية. سواء كنت عالما أو مبتدئا ، يقدم هذا المورد نظرة جديدة على الجنس العربي الديناميكي.
0 Comments