روشنی به تاريکی نشست

پيام فـــــــردا در سوگ ليلا

 

 

 

"ای زمين، ای گور، ای مادر!

کی در آغوش تو خواهم خفت؟

نوبتم را، نوبتم را، به کسی مسپار"

 

***

مرگ با انصافتر از آن است که نوبت کسی را به کس ديگر بسپارد. اجل وعده خلافی نکرد و ليلا صراحت روشنی نتوانست چهل و هفتمين شمع زندگيش را بيفروزد. او که از بهار سال پار به اينسو به چنگ سرطان گرفتار آمده بود، ساعت سه بامداد روز بيست و دوم جولای 2004 در شهر ليدن (هالند) چشم از جهان پوشيد و عمرش را به شعرهايش بخشيد. 

دست اندر کاران فردا به نمايندگی از همه همکاران، با اندوه فراوان نبود اين بانوی شعر و شعور را به خانواده، دوستان و دوستداران ادب و فرهنگ کشور تسليت ميگويد و برای همه به سوگ نشستگان مرگ ليلا آرامش و شکيبايی روان ميخواهد. روحش شاد و فردوس برين جايش باد.

 

يادداشت

اين خبر ناگوار ما را درست در لحظاتی به سوگ نشاند که شماره ويژه کنونی وب سايت فردا آماده پيشکش به خوانندگان و بينندگان بود. "فـــردا" بر آن است تا شماره آينده را به بزرگداشت جايگاه و دستاوردهای ادبی اين شاعر گرانمايه ويژه ليلا صراحت روشنی سازد.

از همکاران گرامی خواهمشنديم، با فرستادن نوشته ها، سروده ها، عکسها و آگاهيهای تازه در اين رابطه، "فـــردا" را ياری رسانند.

 

info@farda.org

 

" فـــــردا"

 

 

 

 

 

 

 

صفحهء اول