© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

داکتر عنايت الله شهرانی

 

 

داکترعنایت الله شهرانی

 بلومنگتن ـ اندیانا / ايالات متحدهء امريکا

 

 

 

 

پیرامون رمان «کوچهء ما»

 

نگاشتهء داکترمحمد اکرم عثمان

 

 

 

چون داستان«کوچهء ما» از بسکه مزایای گوناگون دارد، باید آنرا شش جهت شمرد، که متن آن مملو ازسیاست، ادبیات، تاریخ و مقایسات وقضاوتها وغیره میباشد. نوشتن دربارهء مزیت هریک از زوایای داستان کارمشکلی است . بهترآنست که کتاب دوجلدهء یک هزار وپنجصدصفحه یی را درنهایت درجه خلاصه نموده ویک ابسترکت ساده رابه خوانندگان ترسیم نماییم.

«کوچهء ما» به همت یکی ازبزرگترین شخصیتهای فرهنگی افغانستان، که خدایش اورا درامان داشته باشد، دانشمندمحترم و ارجمند جناب داکترمحمد اکرم عثمان تحریر وبه همت جوان باهمت وبا پشتکار، حامدجان یوسف نظری درحلهء طبع آراسته شده است.

 

 

متن اصلی داستان :

 

کتاب «کوچهء ما» اصلا درمیان حلقات علمی داستان معرفی شده است و، آن داستان چنین است که یکی ازیهودی های مهاجر بخارا درکابل دختری دارد پریوش وزیباتر از زیبایان جهان، بنام زلیخا و، یکی ازسفرای سردارخیل های کابل پسری دارد بنام امین و محروم ازهمه محبت های پدر، که درهمسایگی زلیخا حیات بسر می برد. امین وزلیخا هردو قهرمانان داستان میباشند و، درنتیجه هر دو به مقاصد خود کامیاب وباهم ازدواج می نمایند .

 

از دیدگاه تاریخ: کتاب «کوچهء ما» یک تاریخ مکمل ازچشم دیدها ویادداشتهاوتجارب تهیه شده است، ازموقف یهودیهاگرفته، تا داستانهای هلتر و استالین واسلاف واخلاف مردمان منطقه رامی شناساند. تاریخ معاصرافغانستان را بعد از دورهء شاه امان الله غازی، به دقت ولی بسیار کوتاه توضیح مینماید. ازآغازصعود داوودخان تا دورهء طالبان عمیقترین ومهمترین تحلیلات رابخرج میدهد. از خواندن نکات سیاسی وافعال مزدوران خارجی هوش ازسرانسان می پرد، زبونی ها واعترافات خلقی ها وپرچمی ها چنان مردانه و ازروی حقیقت به خوانش درمی آیدکه خواننده را شک واشتباهی آزار نمی دهد.

 

از بی ثباتی وآدمکشی ها وقصابی های مجاهدین درمیان کابل حکایات دارد وتوضیح میدهد که نهصدوچند سال پیش حضرت سنایی علیه الرحمه برای مجاهدین مسلمان طعنه داده بود:«مسلمانان مسلمانان، مسلمانی مسلمانی»! مجاهدین مسلمان کش وبرادرکش و بیرحم را در ترازو میکشد وخواننده را وادار میسازد که بگوید حیف نام مجاهد ومسلمان ! خداوند مسلمان را درصلح واتفاق هدایت داده است، وظیفهء مسلمان تعقیب سیرت النبی (ص) است.

 

این نگارنده دریکی ازمصاحبه های خود ازمجاهدین خاین و دزد وآدمکش بد گفته بودم، شنیدم که آن گروه مجاهدین یا طرفداران شان برمن آشفتند. ولی تکرار میکنم: خیانت در بربادی افغانستان ، ویرانی کابل، قوم پرستی وجدایی اقوام ودزدی وغارت ها، آدمکشی هاهمه دروقت مجاهدین وبیشترازخلقی هابود.


من به مجاهدین فی سبیل الله ارادت دارم وخودم سالها درجهاد بودم و نمایندگی مجاهدین را سالها انجام دادم . نفرت من از مجاهدین ساختگی میباشد، آنها پول های بیوه های مجاهدین، یتیم ها ومعیوبین را دزدیدند وملیونها دالر رابه بانکها ذخیره کردند و بدترین جنگهای داخلی را انجام دادند.


حیف نام اصلی و واقعی مجاهد به این خاینین ناروا ! مجاهدین واقعی که درراه خدا جان باخته، آنها زیادتر شان شهدای گلگون کفن میباشند واگرازین گفتهء اسلامی من کسانیکه بد می برند، خواهشمندم زیاده تربد ببرند وباکی نیست، زیرا من از روی اسلام سخن میگویم ونه ازعناد. اگرمجاهدین عاقلانه افغانستان را آرام میساختند، چه ضروربود ملیونها نفردرزمان حکومت شان آواره ومهاجر می شدند؟!

 

 

از دیدگاه ادبیات: داکترمحمد اکرم عثمان آن فرزانهء فرزانگان وآن فرهنگی مردوطن وادیب بزرگ، باهمه ساده نویسی، صدها ضرب المثل، کنایات ولغات واصطلاحات، صدهاوجیزه ودهامثال های انتباهی را درمتن کتاب ضخیمش گنجانیده است. روانی گفتار و نرمش الفاظ بازگوکنندهء فطرت ادبی اوست .

 

 

اندر زندگینامهء دو دلداده: داکترعثمان، آن جوهرقیمتدار وطن زندگی امین یاشهزادهء رانده شدهء دربار پدر را تازمان ازدواجش در تحلیل وقضاوت میگذارد و، رابطهء او را باخلقی های خاین وفرومایه پرچمیان بی ماهیت (منظورم تنهاخاینین خلقی وپرچمی است ونه پرچمی وخلقی های خوب ودانشمند)، مجاهدین بی سازش و حریص دراندوختن پول، طالبان وحشی دور حجر و زعمای شان، نشان داده وبرهمهء شان اعتراضات دارد. به مجاهدین راه حق وفی سبیل الله وشخصیت های خوب احزاب احترام خاص دارد، ولی هیچ خاین را توصیف وتایید نمی نماید و، زندگی امین وزلیخا رابا والدین واقارب به خوانش میگذارد.

 

 

دربخش حیات اجتماعی: نویسندهء والاگهر داستان «کوچهء ما» راطوری نگاشته که علمای علم الاجتماع ازآن بهرهء کافی میگیرند و روابط مردم کوچه، عیاران، خان ها، خدمه ها وخادمان وغیره را با پسران وپدران، دختران ومادران توضیح میدهد، که خیلی ها دلچسپ ومرغوب می نماید.

 

 

مقام و ارزش کتاب: بی تردید میتوان گفت که بمانند کتاب «کوچهء ما» درافغانستان تاکنون هیچ کتابی نوشته نشده وتاجاییکه این کتاب مطول را دست کم ازپنجاه سال به اینسو باتهیهء یادداشت ها تکمیل نموده است، باور کسی نمی آیدکه بعد از نویسندگان اول افغانستان، چون علامه حبیبی واستاد خلیلی، کس دیگری بماننداین نگارگر اول وطن، اینطور کارخارق العاده را انجام داده باشد. فکر میشود که این کتاب از گنجینه های بزرگ وجاویدان فرهنگ افغانستان بشمار می رود وکتاب انتباهی، ادبی، علمی، تاریخی، سیاسی واجتماعی میباشد، که بدیل آن، طوریکه گفته آمد، در وطن ما دیده نشده است.

امیدوارم استاد عالیجاه ما پروفیسرداکترعبدالواسع لطیفی، که عمرگرامی شان را درخدمت به مردم افغانستان مصروف نگهداشته اند، اولاً این پیش پزکی مرا نادیده گرفته وعفو نمایند،  دیگر این که به پیشنهاد این هیچمدان موافق باشند، تاباشد که آقای کوشان چه فکر خواهندکرد

 

 

 

 

 «»«»«»«»«»«»«»«»

 

 

 

 


 

صفحهء  قبل