دو تأليف ارجمند

از نصـــــير مـــهـــــرين

 

 

 

 

چندی قبل بازهم تحفه های گران ارجی از همکار ارجمند مجله و سايت انترنت فـــردا ـ نصير مهرين ـ دريافت داشتيم که حاکی از امعان نظرش در پژوهش های سودمند و بديع تاريخی بود. جناب مهرين در ادامهء تأليفات پربارش، دو کتاب ديگر هم تحويل اهل تحقيقات تاريخی داده که سزاوار تحسين و آفرين است.

عنوان اثر نخست «عوامل سياسی چندهمسری در افغانستان معاصر و پيامد های آن» می باشد. اين کتاب که در داخل بخشی از پژوهش گستردهء مؤلف در اين گستره می باشد به خاطری در رسالهء حاضر ارائه شده که از سويی سهل الحصول باشد و از جانب ديگر به علت محدوديت امکانات نشر آثار حجيم در غربت و هجرت، زمانبندی گردد و به گونهء دنباله دار و سلسله وار به دسترس خوانندگان قرار گيرد.

به هر روی ما در اين نوشتهء پرمحتوا افزون بر اعمال ستم تاريخی بر نيمهء مظلوم جامعه، درميابيم که بعد ديگر تشکيل حرمسرا ها، تأسيس مناسبات سياسی با سرکرده ای اقوام و تحکيم پايه های حاکميت بود که چون «اختاپوتی!» خود را پهن کرده بود.

وجه ديگر اين کتاب توجه دقيق به «کالا شدن!» زن در روابط اجتماعی ما بود. چنانکه شاهديم از قرنها جنس زن در کشور ما چون متاعی اقتصادی مورد معامله قرار گرفته و قابل تبادله با احشام و جنس و پول نقد بوده است. با عنايت به همين علل و علت های ديگر خواننده به عمق استبدادی ره می برد که تاريخيت يافته است و نوانديشان را به پيکار بخاطر اعاده و استيفای حقوق زن فرا می خواند.

همچنين نويسنده شرح جالبی از حرمسرا های پادشاهان و امرای افغانستان دارد و انگيزه های سياسی و شهوانی آنها را در گزينش زنهای متعدد برشمرده است. باشد که هرچه زودتر جزوات باقيماندهء اين مبحث به تدريج چاپ شود و تحقيقی مغتنم به پايهء اکمال برسد.

 

نام کتاب ديگر نصير مهرين «شب و رفت و سحر نشد...» می باشد که البته دوستداران شعر معاصر واقفند که صورت کامل مصراع مورد استفادهء نويسنده: «شب و رفت و سحر نشد شب آمد!» است و چنين حسن انتخابی حکايتگر تداوم تاريخی دور باطل ديو شب و ديو استبداد می باشد.

اين کتاب دربرگير هجده نبشتهء مؤلف در خلال سالهای اخير می باشد و در 131 صفحه از سوی مطبعه و بنگاه انتشارات ميوند در کابل به نشر رسيده است.

عمده مقالات اين مجموعه «نگاهی چند به موقف سياسی غبار»، «در حاشيهء رويداد سوم حوت 1358 خورشيدی»، «بيداری شعور سياسی در شمس النهار»، «قوم ستيزی يا استبدادستيزی»، «احتياج ما به مطبوعات تفاهم جو»، «فرازی از انديشه های جلال الدين محمد بلخی»، «نکاتی پيرامون مقدمهء "تصوير عبرت"» و مصاحبه ای مغتنم با آقای نعمت حسينی می باشد که در آن به نکات و حقايق مهمی در تاريخ چند سال اخير افغانستان اشاره شده است.

ما مطالعهء اين هر دو اثر پژوهشی و سودمند را به خوانندگان جدی آثار تحقيقی توصيه می کنيم و پيروزی های بيشتر مؤلف فرهيخته را آرزو می بريم.

 

 

« فـــــردا»

 

 

 

 


 

 

 

 

صفحهء اول