واحد نظری

 

 

 

 

« نانخانهکالا »

 

واحد نظری

 

 

 

 

تعدای از آدمها خواب می بينند، ولی چون به تعبير خواب آشنايی ندارند، خواب شان درست تعبير نميشه. تا جايی که از حضور بزرگان شنيديم پس از ديدن خواب بايد آدم وضؤ کنه، بغل و بغول خوده خوب پاک کنه، بُره پيش کدام آدم دانا و کارفهم، اگر کدام کس مناسب پيدا کرده نتانه او نه ميتانه خواب خوده بر آب روان بگويه.

يگان تا فکر می کنند همی که شب خواب ديد که پولدار ميشه، بايد فوراً سبايش پولدار شوه و جيب های خوده واز ميگيره... نی بابا اگر مقصد پولدار شدن هوايی باشد و آدم کدام تجارت و داد و گرفت پولی نداشته باشد، بايد در کوچه ها روز تا شام بگرده تا کدام کسی پيسه از جيبش بيفته و او بگيره و يا تکت لاتری بخره و منتظر قرعه کشی بشينه... يا ايست که غيبی مادرکلان يا کاکای مليونرش که سالها قبل ناپديد شده بود، خبر مرگش برسه و ميراثش برای همی ميراث خور خوابديده برسد. يعنی مقصد از راه سازی است، که آدم مطابق خواب پولدار شوه...

تا جايی که به يادم است، در وطن ما و شما هم يکدفعه هموتو شده بود. چند نفر (نانخانهکالا) را در خواب می بينند، همی که از خواب برخاستند، مردم ساده ديگه سر و صدا انداختند و ده سر سرک برامدند؛ شسته و ناشسته چيغ می زدند که همه ما صاحب نان، خانه و کالا ميشويم و ما هم نان، خانه و کالا نداشتيم از پشت شان می دويديم.

مردم ساده ديگه نه کردن که اگر کدام آدم دانا نبود خواب خوده بر آب روان می گفتند. ولی آنها چيغ می زدند، نه می فهميدند که ای نان خانه کالا چطور و چی وقت به دست ما ميرسد.... فکر می کردند همينکه در خواب ديدند فل الفور بايد همه صاحب نان خانه کالا شوند... مشکل هم است که فهميده شود....

و حالی که ما صاحب نان خانه و کالا شديم به ياد او بزرگان که خواب ماره ديده بودند می افتيم... حتماً يا خواب تا آخر نديده بودند که وقت و جايش برش گفته می شد، حتماً وارخطا از خوشی زياد از خواب برخاستند و يا ای که سر شان صبح شده بود.

اگر خواب خوده به آب روان می گفتند، شايد هم حالی همه ما صاحب نان خانه و کالا می بوديم....اما فقط همين...

 

 

 

 


 

 

 

 

صفحهء اول