حسرت پرواز ....

 

پرواز ميخواهد دلم بال و پری بازم بده

در اوج های آسمان فرصت به پروازم بده

در سينه تنگم چنان فرياد ها دارم نهان

بنمای آزادم ديگر،  گرمی به آوازم بده

از رنگ بيرنگی خود دلگير گرديدم ديگر

بخشا به من رنگی ديگر سوزم بده سازم بده

ديشب نوايی ناله ام پيچید اندر خا نه ام

ای روشنی صبحدم پيكی ز اعجازم بده

صدها سخن اندر زبان دارم چسان سازم بيان

دروازهء دل را گشا مهلت به ابرازم بده

سازی سفر دارم كنون در انتها جاده ام

باری ديگر با بوسه ات ای جان آغازم بده

( صنم)

 

 

 

 

 

رويأ رنگين ..

ديشب رنگين کمان را خواب ديدم

که در امتداد هر رنگش

نقش خيال تو نهفته بود

برای چی آمده بودی ؟

برای چی رفتی ؟

 بر خاستم

و بی تو

تابلو بلورين

رويا هايم شکست .

( صنم )

 

 

 

 

 


 

صفحهء اول