صبورالله سياه سنگ

 

 

 

 

آنسوی آب – آنسوی آيينه

 

 

صبورالله سياه سنگ

hajarulaswad@yahoo.com

 

 

در آخرين هفته های سده بيست كه هنوز زندگی كمترين همانندی با خود ندارد، روزگاری را ميكشيم كه اگر شكستگی و تشنگی در چند قدمی آب و آيينه نباشد، بهتر از آن كه هرگز نبوده و نيست.

 

دوران سرطانزده ما، دوران سكته غزل و غزال است در قصيده خنده تفنگ بر فاتحه ها و فواره های خون فرهنگ، دورانی كه زندگی – اين جزيره نمای دلتنگ – فشرده كمرنگ تنهاييهای همه مان است، حتا هنگامی كه با هم باشيم.

 

"وقتی رنگهای نو جانشين رنگهای كهن درفش ميشوند ١"، وزن ”آزادی” بايد با دشنه (و دشنام) تقطيع شده باشد؛ و آيا در روزگاری اينچنين پر رنگ نبايد پنهانی ترين پندارهای درخت را تبر انديشيده باشد؟

 

مجهوله آواراگی در معادله زندگی: "گمانم يا هنوز سرما زمينگير است و يا غربت نميداند بهاران را٢ ".  طيبه سهيلا در سروده هايش فريادگر چنين لحظه هاست. او همين است كه در استوای روشن "آب و آيينه" به چشم ميخورد، نه بيشتر و نه كمتر.

 

هيچ ديباچه يی ميتواند او را در چند يا چندين سطر فراتر يا فروتر از آنچه كه خود مينماياند، تصوير كند. اگر از تعارف (بيشتر ريايي) مدال، مقام و مقايسه و قرضه های بی اعتبار بانك رهنی سليقه ها كه در بهترين حالت اعانه های بدن پشتوانه اند، بگذريم، اين سرودپرداز را جوينده يی خواهيم يافت كه حماسه های عاطفی معصومانه، آرمانسرايی آزاديخواهانه، غم سيه غربتسرودها، اقتصاد واژه ها، ظرافت دلتنگيها و نجابت عاشقانه هايش او را بيشتر به ”يابنده” مانند كرده است.

 

يكی از بهشماره های "آب و آيينه" اين نكته ساده است كه سراينده آن صميم احساس و هويت خود را بی هيچ آرايه به نمايش گذاشته و اين چيزی نيست جز نماد خودشناسی و خودشناسايی. و  ايكاش بسياری از ما چنين كرديم و خود را از كليشه رنگين واژه های بيگناه در زندان كاغذين گزينه ها ميرهانيديم.

 

با آنكه خواهند پرسيد "سياهی را با آب، و سنگ را با آيينه چه كار؟"، سياه سنگ كه آب و آيينه را پيش از چاپ خوانده است، به خود ميبالد.

 

□□

اسلام آباد،

هشتم سپتمبر 1999

 

اشاره ها

-  طيبه سهيلا نويسنده، گزارشگر و سرود پرداز آواره افغان، پيش از آنكه نخستين گزينه شعرهايش به نام "آب و آيينه" را به چاپخانه بسپارد، از من خواست تا يادگاری به جای پيشگفتار در سربرگ كتابش بنويسم. اين نوشته همان يادگار  است. شنیده ام خانم سهيلا اكنون در دنمارك زندگی ميكند.

 

-  شماره های آبی يك و دو در بالا، مصراعهايی از "آب و آيينه" اند. 

 

 

 


 

 

 

 

صفحهء اول