طنـــــز

طــــرح

 سيد عبدالقادر رحيمی

ميخواهم طرحی را ارائه دهم که تمام مشکلات افغانستان حل گردد. حتی مسئله جنگ سالار و تفنگ سالار نيز حل گردد.

طرح من علاوه براينکه مشکلات گروهی و منطقوی را از بين می برد به عموم مردم افغانستان ايجاد شغل نموده و زمينه بازسازی کشور را فراهم ميکند.

طرح من ازين قرار است که به تعداد افراد زورمند،وزارتخانه ايجاد شود،شايد کلاً در افغانستان يک مليون نفر موجود باشند که به نحوی يا صاحب قدرت اند و يا با قدرت مندان نسبت و بستگی دارند.

فرض می کنيم اگر يک مليون قدرتمند موجود باشد يک مليون وزارت خانه تأسيس گردد. شايد بعضيها اين طرح را غير عملی بدانند ولی من همه فکرها را نموده ام که شايد تا آخر متوجه آن نکات ظريف بشويد. يک مليون وزير، عاجل يک مليون معين مقرر می کنند که يک مليون ديگر از وابستگان اين زورمندان به کار گماشته می شوند.

اگر هم وزير دست کم شش موتر سواری و تعقيبی داشته باشد، پس شش مليون دريور ضرورت است که به يک لحظه شش مليون نفر ديگر نيز به کار گماشته می شوند. اگر به هر موتر تعقيبی حداقل دونفر افراد مسلح اختصاص داده شود به ده مليون نفر ديگر نيز کار تهيه می شود. اگر هر وزير رئيس دفتر و سکرتر مقرر کند دومليون نفر ديگر هم شامل کار می شوند که ديديم هنوز هيچ کاری صورت نگرفته بيست مليون نفر مصروف کار شدند. اين بود ارزش اين طرح در باب اشتغال.

در باب بازسازی هم اين طرح مؤثر است مثلاً اگر برای هر وزارتخانه يک تعمير مدرن اعمار گردد جمعاً يک مليون تعمير مدرن چندين منزله اعمار می گردد. يقين دارم اين همه تعمير که آباد شود مرکز افغانستان چقدر زيبا خواهد شد. البته هر وزير و معين يک قصر برای نشيمن خويش اعمار خواهند کرد که دومليون قصر نيز تا چشم به همزنی اعمار می گردد.

مفاد ديگر اين طرح نيز اينست که چون اکثر جمعيت افغانستان يا وزير می باشند و يا از نزديکان وزير، ديگر کار هيچکس به هيچ اداره ای بند نمی شود. شايد بعضيها ايراد بگيرند که در يک مملکت چطور می شود يک مليون وزارت موجود باشد آنها چکار خواهند کرد؟ اين فکر را نيز نموده ام.

همانطوريکه علوم انکشاف يافته و به شاخه های خرد تقسيم شده، امور مملکتی را نيز می توان صنف بندی کرد مثلاً وزارت زراعت را ميشود به چندين وزارت ديگر تقسيم کرد. از يک طرف فشار کار از روی يک شخص کم ميگردد و از جهت ديگر به ديگران نيز فرصت کار داده ميشود که استعداد خود را بکار ببندند. مثلاً وزارت زراعت آبی، وزارت زراعت للمی، وزارت جنگلات درخت دار، وزارت جنگلات بی درخت، وزارت درختان مثمر، وزارت درختان غير مثمر، وزارت درختان ميوه دار بهاری، وزارت درختان ميوه دار خزانی و به همين ترتيب همه وزارت ها به صدها وزارت ديگر ميتواند تجزيه بشود.

اگر اين طرح تطبيق شود يقين دارم نه تنها که مردم افغانستان بکار گماشته ميشوند،بلکه تمام افراد بيکارکشور های ديگر نيز ميتوانند از طريق همين طرح شامل کار شوند. وجوه مالی و مصارف وزارتخانه ها نيز می شود از باب کمکهای بين المللی وعده داده شده تأمين گردد.