تغيير

 

فضل الرحيم رحيم

 

 

سالها قبل ممکن هر يک از شما ها، بار ها و يا چندين بارغرض نوش جان کردن کباب، کرائی، منتو، تندوری، قابلی، دوپيازه وغيره به رستورانت های شهر کابل تشريف برده باشيد و من يقين کامل دارم که آن خاطره ها هنوز هم درشکم های تان باقی وجاويدان است. ديکور و ديزاين سالون رستورانت ها هم به يادتان مانده که با عکس های از ستاره های سينمای هند ترتيب وتزيئن گرديده بود، متوجه شده بوديد که اين عکس ها درست بالای سر ميز ها آويخته شده بود، علاوه ازاين که شکل تزيئن رستورانت را برجسته می ساخت، هر عکس برای پيشخدمت ها و يا«پایدَو» ها يک نقطه نيرنگی بود. به گونه مثال اگر شما در ميزی زير عکس «درمندر»غرض صرف غذا اخذ موقع می کرديد، پايدو بعد از گرفتن فرمايش شما با صدای بلند صدا ميزد، يک قابلی زير عکس درمندر، اين خود برای اجرا کننده فرمايش شما مفهوم انرا داشت که فرمايش قابلی را کسی داده که زير عکس درمندر نشسته است. از اينکه بگذريم موسيقی هندی، غلغله و سر و صدا، شور وهلهله ئی عابرين و دست فروشان و سايط نقليه هم خوب به ياد تان است، ايا در بين اين صدا ها صدای ناخراش و ناتراش پايدو ها هم به ياد تان مانده، هنگاميکه مشتريان غذای خود را صرف کرده بودند و در مقابل دخل حاضر به پرداخت پول می شدند که ناگاه و بی خبر يک نام نو از طرف پايدو ها که دفعتاً از قاموس لغات خود بی اختيار می کشيدند و با جسارت تمام نثار مشتريان ميکردند به گونه مثال: قره قلی دبل است، لنگی يک کرائی، کوبای يک تندوری، حاجی يک قيمه، زيره ئی يک منتو، پتو يک شامی و يک چای سبز وغيره  غيره. . .  ولی حالا اگر شما به رستورانت های شهر کابل تشريف ببريد يک تغيير کلی را ملاحظه می کنيد و آن اينکه مشتريان جوقه، جوقه و دسته، دسته بيشتر از آن سالها غرض صرف غذا به رستورانت ها می آيند ولی رستورانت ها نه آن چهره قبلی خود را دارند بلکه زياد شباهت به طعام خانه عسکری دارد و جالب اينکه صدای پايدو هم از يک تغيير ديگر دم به دم و بلاقفه خبر ميدهد آن اينکه:

 پلنگی يک کرائ يک قورمه،  واسکت چريکی دو کباب، کلا شينکوف ديپچيک قاط يک قابلی ودوقيمه، راکت انداز دو منتو ويک پاچه، پيکا دو گرده و يک تندوری، کله کوف دو قابلی و سه کباب و سيصدو سيبور يک چاينکی و يک چای سبز.

 

 


 

 

صفحهء گذشته