به ياد بود از استاد رفيق صادق فقيد

۱۳۰٩ -۱۳٦۵    خورشيدی

فضل الرحيم رحيم

 

اگر به تاريخ تياتر وهنر تمثيل در کشور ما نگاه کنيم در می يابيم که اين هنر با آنکه انعکاس دهنده احوال جامعه و ترويج کنندهء ارزش های انسانی است باعالمی از مشکلات که فرا راه آن قرار داشت راه خود را در کشور ما باز کرد.و بزرگ مردانی که قافله سالارانی اين راه بودند بی گمان با قبول همه مشقت و جنجال از هيچ نوع سعی و تلاش دريغ نکردند، تا جای تمثيل را از کوچه ها و سر کوچه ها به ستيژ تياتر انتقال دادند و ستيژ تياتر را چون بستر ارايه های زنده و گويائی با پارچه های تمثيلی شان که نمايانگر و مظهر حقيقی هرانچه در جامعه و ماهول آن در گذر بود برای بينينده گان جالب و دلپذير ساختند و تياتر و هنر تمثيل را جان تازه بخشيدند. آنها بدستور ذوق و قريحه ای که داشتند بنام عواطف درونی خويش معجزه کردند و از عهده ئ سخت ترين آزمايشات روزگار موفقانه سر بدرآوردند، در همين جاست که ياد بود از اين بزرگ مردان نه تنها يک عنعنه ی پسنديده و نيکو است بلکه ادای احترام در برابر آن خدمات شايسته ی است که در اثر تلاش آنها انجام شده است. به هين ارتباط ياد بود و بزرگ داشت از شخصيت هنری  و فرهنگی استاد رفيق صادق که از مسلک مقدس معلمی تا سرحد هنرمند ممتاز تمثيل و تياتر راه خدمت به مردم را پيشه کرد، وجيبه ودَينی است بر اهل ذوق و شيفته گان هنر و ادب.

استاد رفيق صادق از همان آوان نو جوانی (مقارن۱۳٢۰خورشيدي) راه تمثيل و تياتر را پيش گرفت، زمانيکه به صفت معلم در مرستون اجرای وظيفه ميکرد علاوه از آن به رهنمائی کودکان مرستون در عرصه ی هنر تمثيل همت گماشت ودر اين راه چه صادقانه و مصمم و با باوری متين پيش رفت به همين دليل ميتوان استاد رفيق صادق را بنيان گذار تياتر کودکان و يکی از شخصيت های اساس گذار تياتر ناميد. استاد رفيق صادق در سال ۱۳٢٧ خورشيدی اهتمام مجله ی «برگ سبز» را که نشريه مرستون بود عهده دار شد. او نه تنها در هنر تمثيل چهره ئی بارزی بود بلکه در عرصه ی قلم هم چيره دست بود، از  سال ۱۳٢٩ تا ۱۳٦۵ خورشيدی ،شش اثر بزرگ، پانزده اثر يک پرده ئی، سی اوپرت برای کودکان،بيش از دو صد راديودرام وداستان دنباله دار و پارچه های تمثيلی برای راديو و تلويزيون نوشته است. استاد در بيشتر از چهارده هزار پارچه تمثيلی خورد وبزرگ در راديو، تلويزيون وستيژ نقش بازی نموده است و در اکثر اين نمايشات از چهره های مرکزی نمايش بوده است؛ مادر مادران، در پای درفش، پايان عشق، نيرنگ، ناجی، فيزيوتراپی، خنجر، امتحان عجيب، راز خوشبختی، گاليله، گنهکاران بيگناه، شنل، شبی که صدای زنگ ها شنيده ميشد، طبيب اجباری، سلطان محمود غزنوی، سکندر کبير و نقش رستم در داستانهای شاهنامه از جمله نقش های است که مظهر برجسته ئی از خلاقيت و ابتکار استاد صادق را به نمايش می گيرد. استاد رفيق صادق مردی بود صميمی، آنچه شخصيت او بهتر جلوه ميداد همانا محبت، صداقت، بيان سريع و اعتماد بر نفس بود به همين دليل او مقبول دلهای مردم واقع گرديد. وی علاوه از مصروفيت هنر تمثيل مسووليت های دولتی هم داشته، زمانی سمت مدير پوهنی ننداری، زينب ننداری، کابل ننداری، تياتر پشتو، تياتر خيبر، مديريت درام، داستان و ديالوگ راديو را در سالهای مختلف به عهده داشت. به پاس همين خدمات اش بود که در سال ۱۳۴۳ مستحق مدال طلا و در سال ۱۳۵٢ خورشيدی لقب استادی از جانب وزارت اطلاعات و کلتور برايش داده شد. آنچه در شکل گيری شخصيت ادبی، هنری و فرهنگی استاد صادق نقش برازنده دارد چهل سال خدمت بلاوقفه ی او در عرصه هنر تمثيل تياتر است که بی گمان در غنای هنر تمثيل نقش ارزنده ئی داشته،که او را به نام ماندگاری مبدل ساخته است.

روح اش شاد باد                       

 

 

صفحهء گذشته