© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


هارون راعون
 

زندگی بدون موسیقی اشتباهی بیش نیست  –  نیچه

هنگامی که روح رقص کنان در صلصال منزل گزین شد، موسیقی ضرورت ناخود آگاه آدم گردید.

و کسی که به آن صادقانه می پردازد، رسالتمندیست تا غذایی به روح انسان تهیه کند.

بسیارند علاقمندان و راهیان که مشق کوهنوردی می ورزند تا در قله ها هوای تازه استشمام نمایند و اوج ها را فاتحانه به تسخیر برایند، مگر بسیار اندک اند آنهایی که شانه های آرزو را طیلسان پیروزی می پوشانند و استاد وحید قاسمی یکی از این هنرمردانیست که از پهلوی عجز راه جسته و اکنون هم کلاه نمی شکند.

تقریبا سه سال می گذرد که از نزدیک با کار هایش آشناستم. نخستین جذابیت وحید قاسمی همان خاکساری حاصلخیزیست که سپیدار های غرور مثبت در آن ریشه پیچانیده که می گویند:

افتادگی آموز اگر تشنه ی فیضی  -  هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

زندگی هنری استاد وحید قاسمی پهلو های گوناگونی دارد، از آهنگسازی گرفته تا آواز خوانی و پرداختن به زنده سازی آهنگ ها و موسیقی سنتی و محلی و تحقیق هنر و بازیابی هنرمندان فلکلور کشور که اکنون هم این  مهم جریان دارد.

همچنان ضرورت رهنمایی و آموزش هنرجویان دور از کشور که سال هاست با امکانات بسیار اندک درین مشکلکده به تدریس شان می پردازد. انجام این رسالت به کسی که خودش نیز باید به سر و وضع موسیقی و آهنگ هایش برسد و چه بسا که هنر را به بازار نکشیده باشد در کنار این رسالت به پیشبرد زندگی کمر همت به کار غیر از هنر هم بسته باشد؛ بسیار دشوار است و همت رستمانه می خواهد.

یکی از برگ های برنده ی کار وحید قاسمی در آهنگسازی، دریافت فضای شعر است که بسیار ظریفانه با آن وحدت الهامی ایجاد می کند و آنقدر آهنگ با شعر جا می افتد که گویی شعر را نیز خودش سروده باشد.

امیل زولا می گوید: «اگر مردم می‌دانستند برای احراز مقام استادی چه رنج‌ها برده‌ام و چه روزها و چه شب‌ها جان کنده‌ام هرگز از دیدن شگفتی‌های هنری‌ام متعجب نمی‌شدند.» استاد وحید قاسمی نیز به آسانی اینجا ها را فتح نکرده و عقب این پیروزی قاسمی برعلاوه ی استعداد فطری، پشت کار و ریاضت، دست مهربان و صمیمی همسفر زندگی اش است که پیوسته وزن مشکلات را یکجا با او می بردارد و چشمه ی سیال نوازشش همواره استاد را سیراب می سازد.

هنوز شاخه های ایجادیات استاد قاسمی آبستن هزاران هزار میوه ی شیرینیست که بهار هنر کشور ما را در کنار چند عزیز دیگر طراوت می بخشد.

چشم ما انتظار کار های بعدی اش می ماند.

با ارادت
 

 

آستانه ی نوروز هزار و سه صد و هشتاد و نه خورشیدی

تورنتو – کانادا

 
 

    

«»«»«»«»«»«»

 

 

 

 


 

ادبی ـ هنری

 

صفحهء اول