© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نیلاب موج سلام

 

                                        کاسی و « آرزو ها » ی سرمد

سپتامبر 2007 بود که صدای نا آشنا ولی پر صلابتی را از آن سوی خط تلفن شنیدم. پس از سلام و علیک خودش را زمری کاسی معرفی و اظهار کرد که دو پارچه شعر را میخواهد به من بفرستد تا باشد در مواقع مناسب آنها را دکلمه کنم. من در آن لحظات به ایشان گفتم که من اشعار را خواهم " دید " اما نه گفتم که « اگر با محتوای شعر یا متن موافق نه باشم، نه میتوانم آن را با صدایم پیشکش کنم و گذشته از آن من باید در شعر آب شوم یا شعر در من تا خواندنش بتوانم. ».

 پسانتر ها دانستم که آقای زمری کاسی با پنج زبان در گفتار و نوشتار آشنایی دارد. او یک فعال ِ اجتماعی، روشنفکر ِ آزاداندیش و وطنپرست ِ رسالتمند است و یکی از شخصیتهای سفرنامۀ
 « هندوکش تسخیر ناپذیر » از  
ماکس ایس  ِ لین ـ نویسنده و کوهنورد شهیر سویسی که به تاریخ 26 اگست سال 1963 ترسایی با نخستین هیات کوهنوردان سویسی بر قلۀ هفت هزار متری هندوکش پرچم کشور سویس را برافراشت (*)( سزاوار یک نبشتۀ جداگانه ). 

 به هر رنگ، هر دو شعر را خواندم. فورم شعر « آرزو ها » را روان و دلپذیر یافتم و محتوایش را ستودنی. « آرزو ها » را با وجود مجرد بودنش ـ  آنچه به شعر، ادب و هنر  بر میگردد، بیشتر با فردیت گرایی موافق هستم ـ ناب یافتم. از آن روز ماهها گذشتند. کاسی هرگز دوباره از من نه پرسید که آیا اشعار فرستادۀ او را میخواهم دکلمه کنم یا نه؟

 امروز، شما دوستان را به شنیدن چهارپاره یی که سال  ِ پیش در ستدیوی « نما »ی شهر هامبورگ به همکاری دوستان ـ جواد فروتن و الیاس ضبط گردید، فرا میخوانم. در پیرامون موسیقی که با شعر ترکیب شده، گفتنی میدانم، از آن جایی که « آرزو ها » پرخاشگری را نماد است پس موسیقی شور آفرینی را که ترکیب شرقی و غربی را در خود دارد، برگزیدم. 

قصۀ رسیدن کاسی به « آرزو ها »ی سرمد برایم دلچسپ بود. کاسی برای نخستین بار این شعر را در مجلۀ « عرفان »، چاپ ِ شهر ِ کابل خوانده بود و سپس در یکی از نشریه های هفته گی ایرانی. تاریخ نشر شعر در نشریۀ ایرانی، ـ که نامش درج برگ فرستاده شده نیست ـ  14 می 1977 ترسایی را نشان میدهد. در همان جا تنها میتوان خواند، « نشریۀ فرهنگی، سیاسی، انتقادی و ارشادی » به مدیریت « علی اصهر امیرانی »، چاپ تهران.

 زمری کاسی بیشتر از سی سال بدین سو « آرزو ها » را با خودش داشته، زمزمه کرده و آن روز برای نخستین بار آن را از دفترچه اش بیرون کرده بود تا من آنرا به صدایم بخوانم، با سپاس فراوان از ایشان.  

داوود سرمد در سال 1950 در قره باغ کابل دیده به گیتی گشود؛ در فاکولتۀ ساینس آموزش دید و عضویت « سازمان آزادیبخش مردم افغانستان » را داشت.
 

                                 

اگر داوود سرمد ـ سرایشگر  ِ سروده های عصیانی امروز زنده بود، تلاش کرده بودم، قصۀ سرایش « آرزو ها » را ازش بپرسم. اگر سرمد زنده بود، امروز پنجاه و نه سال داشت. او در سال 1978 در اوج حکومت حفیظ اله امین در سن بیست و هشت ساله گی اعدام شد.

اگر امروز سرمد زنده بود، آیا به آرزو های سرکشش رسیده بود؟

4 می 2009

 

اشاره

(*) Wilder Hindukusch, Max Eiselin, Orell Füssli Verlag, Zürich 1963
 

                        
                                           برای شنیدن شعر« آرزوها » اینجا کلیک نمایید.
                                         دکلمه توسط:  نیلاب
موج سلام

 
آرزوها

دلم خواهد که مانند عقابی
زنم پربرفراز آسمانها
بخوانم باصدای آتشینم
سرود فتح اوج کهکشانها

دلم خواهد که همچون خنده رعد
بلرزانم جهان را از نهیبم
 بسوزم خار زار دشت شب را
زبرقی خانمان
 سوز لهیبم

دلم خواهد که چون خورشید مغرور
نمایم پاره پاره کام شب را
زموج گرم نور از لوح تاریخ
بشویم جاودانه نام شب را

دلم خواهد که همچون اختر صبح
شوم
چشم ِ چراغ ِ جستجو ها
دلم خواهد که همچون بذر امید
برویم در زمین آرزوها

دلم خواهد که چون آهوی وحشی
بیابان دربیابان درنوردم
چنان تند وسبک خیزانه و مست
که نتواند رسد توفان به گردم

دلم خواهد که همچو موج سرکش
بغلتم مست درآغوش دریا
پیام لاله ها تشنه لب را
بگویم هر نفس در گوش دریا

دلم خواهد که همچون دود مجمر
بدورشعله سرکش برقصم
دلم خواهد که مانند سمندر
به بزم خلوت آتش برقصم

دلم خواهد که مانند پرستو
شوم پیک بهار جنبش آیین
زساز مژده بخش چهچهء من
به رقص آید همه گلهای رنگین

دلم خواهد که همچون لاله سرخ
چراغی دردل صحرا فروزم
زبرق داغ آتش خیز قلبم
خس وخار بیابان را بسوزم

دلم خواهد که همچون باده عشق
به جوش آرم نفس افسرده گان را
شوم جاری به رگهای تن شان
دهم جان دگر دل مردگان را

دلم خواهد زساز تار احساس
به ساز آرم نوای تازه ای را
به بازار دیار ناشناسی
کنم یکدم بلند آوازه ای را

اولین بار درمجله عرفان درکابل نشر گردیده


              

 

    

«»«»«»«»«»«»

 

 

 

 


 

ادبی ـ هنری

 

صفحهء اول