نصـیر سهام
n_seham@hotmail.com
سخنی
اندرباب دکلمهءشعر
شنیدن غزلی از صائب تبریزی در سایت یوتوب وسیله شد تا به بخش شعر و دکلمهء
سایت روزنه رو آورم . به همت دوست فرهنگی ماآقای عطازی مجموعهء بزرگی از
شعر که بوسیلهء دکلماتوران نو پردازخوانده شده اند ، تهیه ، ترتیب و نشر
شده است . پارچه ها را شنیدم ، نه تنها از سایت روزنه که ازبرخی سایتهای
دیگر نیز . در حالیکه این عمل را دربه دیدهء قدر مینگرم ، مواردی توجه مرا
جلب کرد که دریغم آمد تا توجه دوست عزیز عطازی را به حیث تهیه کننده و
گردانندهء سایت خوب فرهنگی روزنه وسایر تهیه کنندگان و دست اندرکاران شعر و
دکلمه ، جلب نکنم . البته هدف این نوشته به هیچ روی نقد اشعار خوانده شده
نیست ، که اگر چنین میبود باید هر اثر بطور جداگانه مورد بررسی قرار میگرفت
. منظور این مختصر ارائه برداشت هایم از اشعار نشر شده است ، برداشتهایی که
مرا واداشت تا به گفت و شنود با برخی ازصاحبنظران این فن بپردازم و در
رابطه به چگونگی دکلمه حرفهایی از آنان داشته باشم تا اگر ممکن باشد کمکی
شود به آنعده دوستانی که تازه به این فن شریف روی آورده اند .
نمیدانم چرا وقتی دکلمهء شعری را میشنوم برمیگردم به چهار دهه قبل و بر
نامه های ادبی رادیو افغانستان . هیچگاهی وقت نشر برنامه های از هر چمن
سمنی ، زمزمه های شب هنگام و رادیویی مجله را از یاد نمیبردم . هیچ
مصروفیتی برتر از شنیدن این برنامه ها برایم نبود . آواز گیرا و دلپذیر
بزرگوارانی چون داکتر اکرم عثمان ، عبدالله شادان ، فریده انوری ، اقلیما
مخفی ، گاهگاهی سیما شادان و بعدتر گویندگان خوب و نامور چون ثریا صدیق ،
یاسین طهیر، نبیله همایون ، وهاب شادان و چند تن دیکر از جوانترها با خوانش
شعر و داستان گوش جان آدمها را نوازش میکردند . یاد همهء شان در هر کجایی
که هستند به خیر . عجیب روزگارو امکاناتی بود . برای ثبت برنامه های ادبی
فقط استدیوی پل باغ عمومی را داشتیم . وقت ثبت برنامه ها معین بود .
پرودیوسر و نطاق ناگزیر بودند در همان وقت تعیین شده کار شانرا تمام
میکردند و اگر چنین نمیشد قیامت بر پا بود ، شکایت میشد ، دعوا راه میافتاد
و حرفهای ازین قبیل ؛ و با تمام محدودیتها سعی همه برین بود که کیفیت کار
خوب باشد و از حق نگذریم که خیلی هم خوب بود و اگر خوب نمیبود اصلا" به نشر
نمیرسید . همین بود که هم تهیه کننده و هم گوینده برنامه با احساس مسوولیت
و با آماده گی کامل بسوی ستدیو میرفتند .
و اما دکلمه های این روزگار : اگر بگوئیم دگر اصلا" دکلماتور نداریم حرفیست
نا صواب ؛ و اگر بگوئیم در حال حاضرهم دکلماتوران خوب داریم بازهم حرف ما
ناصواب است . به باور کامل در جمع آنانیکه تازه به این کار رو آورده اند
کسانی است که استعداد خوب دارند واگر با پشت کار این راه را ادامه دهند ،
آیندهء خوبی خواهند داشت . به هر حال آنچه را این کمترین در تعداد زیاد
دکلمه ها قابل دقت و توجه یافته است ، موارد زرین است :
ــ بیشتر این دوستان در تلفظ کلمات مشکل دارند . بگونهء مثال اداکردن حرف ح
به جای الف و الف به جای ح وحمزه چون حشمت را اشمت ، هجران را اجران ، هردو
را اردو و هردم را اردم خواندن .
ــ توجه نکردن به این مساله که فشار روی کدام حرف یک کلمه باشد تا معنی
آنرا بتوانند بهتر به شنونده برسانند .
ــ نادرست تلفظ کردن کلمات مثلا" آسمان را آسه مان ، دشنه را دشنه (با کسر
دال ) و مانند آن .
ــ بیشتر این دوستان شعر را بسیار به عجله خوانده اند و هی تلاش کرده اند
که زود بخوانند و از شرآن خود را نجات دهند .
ــ انعکاس آوراز در برخی از دکلمه ها آزار دهنده است .
ــ به هماهنگی بین موزیک متن و آواز گوینده در برخی دکلمه ها کمتر توجه
صورت نگرفته است . و کمبودیهای دیگری ازین دست . این مساله مرا واداشت تا
پای صحبت بزرگان این فن و شخصیتهائیکه تجارب بزرگ درین عرصه دارند ، بنشینم
و نظرایشان را جویا شوم .
داکتر اکرم عثمان :
وقتی مساله را با پژوهشگر، محقق ، حقوقدان ، داستان نویس و ادبیات شناس
بزرگ داکتر اکرم عثمان که تجارب بس عظیم در کار دکلمه دارند ، در میان
گذاشتم . جناب شان با توجه به اینکه برای دکلمهء شعر علاوه از صدا استعداد
را هم ضرور میدانند ، نظر دارند که دکلماتوران باید همواره تمرین عملی
کنندزیرا تمرین و ممارثت در پرورش آواز اثر گزار است وپیشنهاد دارند که
اینان بایددر کارشان از دگران نظرخواهی کنند . داکتر صاحب به این باور
استند که اگر فهم و بنیاد ادبی ـ فرهنگی در افراد وجود نداشته باشد ، دشوار
خواهد بود که شعر خوب دکلمه شود . ایشان با یاد آوری از تجارب تدریس دکلمه
که خود شان مسولیت داشتند و کورس آموزش تلفظ درست که شادروان استاد جاوید
تدریس میکردند، میگویند که حالا که آن امکانات نیست باید راههای دیگر جستجو
شود و یکی از آن راهها نظر خواهی قبل از نشر است .
فـریده انوری
بی نیازاز گفتن است که نام همیشه ماندگار فریده انوری با برنامه های فرهنگی
ـ ادبی رادیو وتلویزیون وطن پیوند نا گسستنی دارد .وی که با آواز ملکوتی اش
به شعر جان تازه میبخشید ، بدین باور است که دکلمهء تنها خواندن شعر نیست
بلکه خلقت دوبارهء آنست . وی میگوید « همانگونه که برای سرودن شعر ملکهء در
کار است برای دکلمه اش نیزهمان ملکه باید وجود داشته باشد . دکلمه هنر است
و برای داشتن این هنر استعداد در کار است . من وقتی شعری را دکلمه میکردم
چنان زیر فشار میامدم که فکر میکردم به قلهء بلند کوهی بالا شده ام .
دکلماتور باید احساس مسولیت در برابر انتقال شعر به مردم داشته باشد تا
آنچه شاعر گفته است مردم هم حس کنند . من شعری را دکلمه میکنم که مرا صدا
کند ، به این معنی که آنرا دقیق بفهمم . »
عبدالله شادان :
دکلماتوریکه جایگاه ارجمند ادبی اش به همگان معلوم است و حدود نیم قرن از
عمر پر بار فرهنگی اشرا با شعر و دکلمه به سر برده است . کی است که رادیوی
افغانستان را شنیده باشد وآواز جانپرور شادان را با دکلمهء بیتهای از مثنوی
معنوی در صبحگاهان و اشعار شاعران دیگر را در زمزمه های شب هنگام به یاد
نداشته باشد . و اماوی هنوز پس از چهل سال دکلمه در هراس است که مبادا آن
چیز غیر مرئی که در شعر است از اثر دکلمهء نادرست آسیب بپذیرد . باور وی
اینست که شعر باید جذب شودو در شعر باید زندگی شود تا دکلمه خوب صورت
بپذیرد . شادان میگوید : « در شعریکنوع اعراب نامرئی وجود دارد و وقتی درست
فهمیده میشود که درست خوانده شود . دکلماتور باید بداند که هر مصرع شعر و
هر کلمه فشار های معین دارد و اگر به آن دقت نشود معنی شعردر این فشار ها
تغییر میکند. عواطف مختلف لحن مختلف دارد ، باید به این مساله خیلی دقت کرد
. نباید تصور کرد که کلمات را دراز دراز خواندن دکلمه است . اگر یکبار با
کسی مشوره شود حاصل کار بهتر خواهد بود.»
اقلیما مخفی :
چهرهء درخشان دیگری از دکلماتوران وطن که میشود گفت با شعر زاده شده و با
شعر سر بلند کرده است نیز به فهم شعری برای دکلمه ارزش قایل است . از نظر
وی دکلمه در حقیقت انتقال عواطف و احساسات شاعر برای جامعه است . وی که از
دکلمه کردن درسالهای اخیر ناراضی است میگوید برای دکلماسیون باید گریه کرد
. بیشتر تازه کاران شعر را مونوتون میخوانند آنهم نادرست .
ثریا صدیق :
یکی دیگر از استعداد های ناب و بدون تردید ازبرازنده ترین دکلماتوران است
که از کودکی شعر میخواند و میخواست از آن لذت ببرد . این کار دوام کرد تا
دوران تحصیل دانشگاهی که راه خود را دریافت و دانست که چگونه باید دکلمه
شود . ثریا صدیق نظر دارد که : « شعر باید کلمه به کلمه هضم شود و دکلماتور
در بین آن غرق شود در غیر آن نمیتوان نامی از دکلمه برد . »
اومیگوید در سالهای اخیر دکلمهء خوب خیلی کم شنیده است اما آیندهء برخی از
تازه کاران را خوب میبیند .
نبیله همایون :
گویندهء و دکلماتور جوان و با استعداد که با آواز گیرا و دلنشینش آثار خوبی
از خود در دههء شصت خورشیدی بجا گذاشته ، به این باور است که شعر زادهء یک
لحظهء خاص از حالات و عواطف شاعر است بنا" روا نیست که تراوش روح و روان
کسی را نفهمیده و احساس نکرده به خوانش بگیریم ، این کار سخت تاثر انگیز
است و گناهیست بزرگ . او میگوید : « من بار ها از دوست به جان برابرم ثریا
صدیق که معلم من هم بود در خوانش درست شعر مشوره گرفته ام و اگر کارم مورد
پسند بوده باشد ، دلیلش همان مشوره ها است . »
منظر حسینی :
نویسنده ، پژوهشگر ، شاعر و دکلماتور توانمند همزبان ما از کشور ایران که
آثار خوبی درین عرصه خلق کرده است ، نیز صدای خوب و فرو رفتن در شعر را از
اصول اساسی برای دکلمه کردن میداند . باور وی اینست که یک شاعر میتواند
بزرگ باشد اما صدا و عاطفهء شعر خوانی در وی وجود نداشته باشد .
خانم منظرحسینس میگوید : « برقراری ارتباط عاطفی با اثر از ارزش زیادی در
دکلمه برخوردار است . در غیر آن کار تبدیل میشود به یک عمل میکانیکی . وی
علاوه میکند که ایجاد هارمونی از لحاظ تکنیکی نیز بایدهمواره مد نظر باشد .
»
با توجه به گفته های بالا به این نتیجهء کلی میرسیم که فهم عمیق از شعر و
داشتن صدای مناسب برای دکلمه شرط بنیادی است . فکر میشود با دسترسی به
امکانات تخنیکی که از برکت کمپیوتر میسر است ، بیشترین تعداد دوستان ما خود
ستدیوی شخصی خویش را دارند و هر وقت خواسته باشند میتوانند کار کنند و هیچ
محدودیتی هم در کار نیست . چه خوب خواهد بود اگر دوستان ما دکلمهء شانرا
قبل ازاینکه نشر کنند یکبار بشنوند و اگر به کمبودی در کار متوجه شدند آنرا
رفع کرده به نشرش اقدام کنند . که این کاریست نه چندان دشوار .
هشتم مارچ دو هزار و نه
کوپنهاگن ــــ دنمارک
«»«»«»«»«»«»
ادبی ـ هنری
صفحهء
اول
|