قادر رحیمی
تقصیر گاو ها
اصلا این همه، تقصیر گاوها است و هیچ ارتباطی به دولت ندارد. اگر بدخواهان دولت بخواهند تهمت بزنند و دولت را مقصر نشان دهند، به هیچ وجه باور کردنی نیست و به یقین که تقصیر از گاو ها است که شیر نمی دهند.
گفته اند از کشور های تاجکستان، ازبکستان، پاکستان ، چین و غیره ُ، در بدل دالر شیر، ماست، دوغ، چکه و قروت وارد می کنند و به شهر وندان افغان می فروشند. بعضیها که این خبر را شنیدند دست از دهان برداشتنتد و شروع کردند به بد گفتن دولت، که چرا چکه و ماست نیز از خارج وارد می شود؟ در حالیکه زمانی افعانستان به مالداری شهرت داشت. حتی هیچ توجه نکرده اند که غیبت کردن چقدر گناه دارد و آخرت خود را به مخاطره انداخته اند.
اگر اندکی دقیق شویم این مسئله به دولت چه ارتباطی می تواند داشته باشد و دولت چه مسئولیتی دارد؟ وقتی که گاو ها مسئولیت خود را فراموش کرده باشند و یا به گفته گاوداران بی غیرت شده و شهروندان محتاج دوغ و ماست را فراموش کرده باشند گناه دولت چیست؟ اگر گاو ها شیر بدهند و صاحبان گاو ها نیز شیر را به ماست و پنیر و چکه و دوغ تبدیل کرده و به بازار عرضه کنند، هیچکس مجبور نخواهد بود کیلومتر ها پیاده و سواره راه بپیماید و از کشور دیگری دوغ وارد کند و یا ماست و قروت بیاورد.
معلوم می شود گاو ها فراموش کرده اند که شیر ندادن باعث می شود که چشم همه مردم طرف گاو های کشور های دیگر باشد و روز و شب گاو های بیگانه را دعا کنند که شیر بدهند تا ایشان دوغ بنوشند. شاید با اینکه ماست و دوغ را نیز از خارج وارد می کنیم، آبروی گاو های افغانی نزد گاو های خارجی رفته است. ممکن اگر یک گاو افغانی کله اش را از مرز های افغانستان بیرون نماید، صد طعنه را بشنود که چرا شیر نمی دهد، چرا لاغر و بیحال است، چرا تنها پوست و استخوان است و بد تر اینکه چرا افغانها به یک گیلاس دوغ محتاج اند و باید از خارج وارد کنند.
شاید بعضیها فکر کنند که این گناه دولت است که گاوها شیر ندارند و مردم را مجبور کرده اند که برای یک گیلاس شیر و یا یک کاسه دوغ به کشور های دیگر محتاج باشند، در حالیکه این مسئله هیچ ربطی به دولت ندارد. وزارت زراعت و یا اداره وترنری و مالداری چه می تواند بکند در صورتیکه گاو های افغانی بی غیرت باشند و غرور افغانی خود را فراموش کرده باشند؟
باید تحقیقات جدی صورت گیرد که مبادا گاو های کشور ما مخفیانه با گاو های کشور های بیگانه ارتباط قایم کرده باشند و با هم ارتباط زیر زمینی و مخفی بسته باشند و به نفع گاو های خارجی کار کنند. ممکن هم فساد اداری دامنگیر گاو ها نیز شده باشد و ممکن پای رشوت و یا فساد مالی در میان باشد که اینها همه نیاز به رسیدگی دارد. شاید هم ضرورت باشد تا کمیسیونهایی برای رسیدگی به این نا بسامانیها تاسیس گردد. باید هرچه زور تر و جدی تر به این معضل رسیدگی شود ورنه ممکن این آفت عام گردد و سگ و شغال و مرغ خانگی را نیز بگیرد و آنوقت مجبور خواهیم بود برای نگهبانی گله و رمه نیز از خارج سگ وارد کنیم و یا برای بار بردن خرخارجی بیاوریم.
اگر جلو گاو ها گرفته نشود که امروز شیر ندارند و ما از کشور های دیگر شیر و ماست وارد می کنیم فردا مرغها تخم نخواهند داد و ما از خارج وارد می کنیم. پس فردا باید سگ وارد کنیم که غو غو کند و اکر جلو این بی بند وباری حیوانات گرفته نشود روز دیگر مجبور خواهیم بود برای سوخت تندور سرگین نیز از خارج وارد کنیم و ناز گاو های خارجی را بکشیم.
«»«»«»«»«»«»