
صالحه رشيدی
|
صالحه رشيدی
تنها گلی
درکويردلم
از سرزمين دوردست
تنها گلی يافتم
مانند گوهرهای سپيد
وشبنم بهاري
چوحلقه زلف يار پيچيد
هميشه به تو می انديشم
ترا خواهم
اگر در دنيای من نباشی
خواهم مرد
ای اميد دردهايم!
بيا، بيا
بشنو صدای دلم
تا تسکين شود
دردهای فراق تو
تنها گلی هستی که
در بوستان دلم
جامه دريدی
شگفتی
ادبی
هنری
صفحهء
اول
|