© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

صبورالله سياه سنگ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آمدن بهار را نميتوان جلوگيری کرد

 

 

نويسنده: Tom Coghlan

برگردان: صبورالله سياه سنگ

hajarulaswad@yahoo.com

 

 

 

کابل، 27 جنوری 2005: ملالی جويا، يکی از سرشناسترين نمايندگان پارلمان افغانستان، بارها در برابر جنگجويان (مجاهدين گذشته) که در شورای ملی تازهء کشور فراوان سايه افگنده اند، به رسم اعتراض ايستادگی کرده است.

 

اينک خود خانم جويا و بسياری از پشتيبانانش ترس دارند که او کشته خواهد شد. نامبرده با گونه يی از هراس و حسی که بينش "شهادت" را نهانی بازتاب ميدهد، چنين پيشگويی ميکند:

 

"آن ها مرا خواهند کشت ولی نخواهند توانست خاموشم سازند. زيرا آواز من آواز همهء زنان افغان است. گل را ميتوان از شاخه بريد؛ آمدن بهار را نميتوان جلوگيری کرد."

 

اين نمايندهء جوان پارلمان که بيست و هفت سال دارد و پرآوازه ترين زن در افغانستان است، نامش را در نقش پاسدار حقوق زنان با يورش بر نهاد نيرومند جهاديها تثبيت کرد.

 

مجاهدين جنجگويانی اند که در دههء 1980 ارتش يورشگر اتحاد شوروی [پيشين] را شکست دادند، ولی بيشترينه خود عامل شماره يک ويرانی و راه اندازندهء جنگهای داخلی دههء 1990 شدند.

 

شماری از اعضای برجسته و برگزيده در پارلمان تازه، قوماندانهای حزبي/تنظيمی روزگار جنگهای درونی بودند. برخی از آنها به زير پا گذاشتن حقوق بشر نيز متهم اند. انتقاد آشکار کارنامهء مجاهدين از سوی ملالی و گفتن اينکه آنها جايگاه خود را با توجيه مذهبی "جهاد در برابر شورويها" ميپوشانند، واکنش تندی را به بار آورد.

 

جنايکاران جنگی

 

ملالی جويا به تاريخ بيستم دسمبر، نخستين روز نشست پارلمان در بيشتر از سی سال گذشته، کاری کرد که بسياری از دوستانش "مبادا مبادا"ی آن را داشتند. آن روز او از جا برخاست و با هشدارهای اخطار آميز به کسانی که در پيرامونش نشسته بودند پرداخت، حضور و شرکت شان در پارلمان را محکوم ساخت و از آنها به نام تبهکاران جنگی و کسانی که دستهای شان به خون مردم آلوده اند، ياد کرد.

 

چند تن از اعضای پارلمان مشتها شان را بر روی ميز کوبيدند تا خشگمينانه او را خاموش گردانند. وقتی ملالی از پارلمان بيرون ميشد، تهديدهای مرگباری نيز دريافت.

 

تورپيکی يکی ديگر از اعضای پارلمان که خود را برای نگهبانی ملالی سپر ساخته بود، گفت: "ما دوستان نزديکش بارها خواسته ايم او را قانع سازيم که در انتقادهايش کمی محتاط باشد، و او ميگويد که به راهش ادامه خواهد داد."

 

اکثر اعضای زن پارلمان حتا از سخن گفتن آشکارا با ملالی جويا نيز ميترسند. بسياری از پشتيبانان بانو جويا به اين باور اند که زمان اعتراض او در آن فضای حسن نيت روز نخست، دستخوش داوريهای نادرست گرديد، ورنه، ميتوانست از سوی ساير اعضای پارلمان نيز همسوييهايی به دست آورد.

تورپيکی افزود: "کاملاً حقيقت دارد که او را به مرگ تهديد کرده اند. هر آوازه در ميان پارلمان ميرساند که ميخواهند او را نابود سازند."

 

ملالی جويا ميگويد او همچنان از مردمان عادی افغانستان پيوسته پيامهای پشتيبانی دريافت ميکند، و می افزايد: "اين پيامها به من نيروی بيشتر ميدهند تا به گفتن حقيقت ادامه دهم."

 

دلهرهء همگانی بر حريم پارلمان چيره شده است. روند نظرخواهی همگانی که از سوی سازمان مستقل حقوق بشر به راه انداخته شده، نشان ميدهد که %90 افغانها ميخواهند پامال کنندگان حقوق بشر از مقامات رسمی بيرون رانده شوند. محاکمه های جرايم جنگی بسا بهتر از بدگويی و انتقاد محض از متهمان چنين اعمال، از سوی مردم اسقبال گرديدند.

 

شمار نتايج نازل در انتخابات پارلمانی، يعنی تنها %33 ثبت نام کنندگان در کابل، ثبوت اين نکته است که چگونه مردم سرخورده از اغفال بيرون آمده اند.

 

پشتيبانی عمومی

 

ملالی جويا در ولايت دورافتادهء فراه ديده به جهان کشوده و سالهايی از جوانيش را در اردوگاههای آوارگان در پاکستان و ايران سپری کرده است. نامبرده در روزگار فرمانروايی طالبان به افغانستان برگشت و کار و بار آموزشگاهی برای زنان افغان را رويدست گرفت. در آن سالها آموزش دختران و زنان تحريم شده بود. از همين رو، صنفهای درسی پنهانی داير ميشدند.

 

بانو جويا در نهاد غيرحکومتی "سازمان پيشبرد توانمندی زنان افغان" کار ميکند. او ميگويد: "کشوری که نيمی از مردمانش خاموش ساخته شده باشند، چگونه ميتواند بهبود يابد؟ درست مانند پرنده يی که يک بال داشته باشد."

 

ملالی در نقش نمايندهء محل در لويه جرگه (کابل) برای مقدمات تدوين قانون اساسی، سه سال پيش با نخستين و مشهورترين اعتراضش در برابر مجاهدين بر سر زبانها افتاد. در آن رويداد چندين تن از رهبران جهادی کوشيدند بر او حمله کنند، زيرا "جنايتکار" و "ويران سازندهء کشور" خوانده شده بودند.

 

هنگامی که ملالی جويا از سوی باشندگان فراه در نقش نمايندهء مردم برگزيده شد، جايگاه سياسيش استوارتر گرديد. گزينش زنی از بخش نسبتاً سنتی افغانستان و بهره مند شدنش از پشتيبانی گسترده شگفت آور بود.

 

بسياری از بدخواهانش او را برچسپ عضويت در جمعيت انقلابی زنان افغانستان (راوا) ميزنند. بانو جويا هرگونه پيوند با "راوا" را رد ميکند و ميگويد: "من آزاديخواه استم. راوا از ديدگاههايم پشتيبانی ميکند و از اين جهت سپاسگزارم."

 

"راوا" سازمان پنهانی فيمينسيت دارای ريشهء مائويسی است. اين سازمان در 1977 از سوی زن مبارز ديگری به نام مينا [کشور کمال] که زندگيش در 1987 از سوی آدمکشان ناشناخته پايان يافت، بنياد گذاشته شده بود.

 

بسياری از کسانی که ملالی جويا را خوب ميشناسند، اينجا و آنجا ميگويند وی برای آنچه که خودش "شهادت در راه برانگيختن زنان افغان" ناميده، آمادگی درست دارد.

 

نامبرده در جريان گفت و شنودش از ناديا انجمن که در نوامبر 2005 گذشته کشته شد، و امينه که گفته ميشود با مرد ديگری رابطهء نامشروع داشت، و در اپريل 2005 سنگسار گرديد، نيز ياد کرد. (مرد اين قضيه صد تازيانه زده شد.)

 

ملالی جويا به الهامپذير بودنش از ملالی، يکی از زنان قهرمانان که در روزگار نبرد با ارتش بريتانيا به ميدان جنگ ميوند شتافته بود، نيز اشاره کرد و گفت: "هر دموکرات بايد آماده باشد در راه راستی و آزادی از زندگی خود بگذرد. من از کسی برتری ندارم. ولی جوان و پر شور استم و زنان ديارم به من نياز دارند."

 

[][]

 

اشاره ها

 

1) اين نوشته (عنوان اصلی: "هرگز خاموش نخواهم شد") از BBC World Service, January 27, 2006، برگردان گرديده است.

 

2) پيداست که Tom Coghlan در رويکرد به سخنرانی ملالی جويا و اشاره به "نشست روز نخست پارلمان" دقت نکرده است. اين نکته در برخی از رسانه ها "چهارشنبه 17 دسمبر 2003" و اينجا "شنبه 20 دسمبر 2003" گفته شده است. هر دو تاريخ نادرست اند. بانو جويا سه شنبه 16 دسمبر 2003، روز چهارم نشست پارلمان، به اعتراض برخاسته بود.

 

3) سخنرانی ملالی جويا (16 دسمبر 2003) :

"اسم‌ من‌ ملالی جويا، از ولايت‌ فراه‌ استم‌. به‌ اجازهء حاضرين‌ محترم‌ به‌ نام‌ خدا، به نام‌ شهدای گلگون‌ كفن‌ راه‌ آزادی وطن‌ ميخواهم‌ چند لحظه يی صحبت‌ كنم‌. انتقاد من‌ از تمام‌ وطنداران‌ من‌ كه‌ اينجا حضور دارند اين‌ است‌ كه‌ چرا ميگذارند مشروعيت‌ و قانونيت‌ لويه‌ جرگه‌ زير سوال‌ برود. البته‌ با وجود آن‌ جنايتكارانی كه‌ كشور ما را به‌ اين‌ حالت‌ رسانده‌. متاءسف‌ هستم‌، بسيار متاءسف‌ هستم‌ به‌ اين‌ كه‌ او كسی كه‌ لويه‌جرگه‌ را نهاد كفرآلود و معادل‌ فحاشی ميخواند، اينجا می آيد و گپش‌ قبول‌ ميشود و يا كميته ‌ها را همه‌ شما ببينيد كه‌ بين‌ مردم‌ چه‌ زمزمه‌ ميشود. رييس‌ هر كميته‌ پيش‌ از پيش‌ تعيين‌ است‌. چرا همه‌ جنايتكاران‌ را در يك‌ كميته‌ نميبريد كه‌ در آنجا ببينند باز ملت‌ را به‌ چه‌ حالت‌ ميرسانند. اينان‌ كسانی بودند كه‌ كشور ما را محراق‌ جنگهای ملی و بين ‌المللی ساختند، زن‌ ستيزترين‌ كسانی بودند در جامعه‌ كه‌ كشور ما را به‌ اين‌ حالت‌ رسانده‌ اند. آزموده‌ را آزمودن‌ خطاست.‌ به‌ نظر من‌ اينها بايد محاكمهء‌ بين ‌المللی و ملی شوند، اينها را اگر مردم‌ ما ببخشند، مردم‌ پا برهنه‌ء افغان‌، هرگز تاريخ‌ نميبخشد. اينها ثبت‌ تاريخ‌ كشور ما هستند...."

 

[][]

 

ريجاينا (کانادا)

27 جنوری 2006

 

 

 

 

 


اجتماعی ـ تاريخی

 

صفحهء اول