تحت نظر داکتر صبور الله سیاه سنگ
چند تصویر
نخست از پدرم و سپس از زنده گی آموخته ام، به
محنت و ذلت انسانهای سرزمینهای گونه گون به چشم درد
« همنوع
در این شب و روزها باز دیده گان.............
نیلاب موج سلام
رقــاص روی دیوار
"رقاص
روی دیوار" نام کتابی است که در این در اواخر توجه زیادی را بخود جلب کرده
است. نویسنده این اثر اندریا بوسفلد ژورنالیست متولد سال 1970 در بریتانیا
میباشد.
اندریا کارمند نشریه "آفتاب" بود و پس از آن در بخش اخبار جهانی کار میکرد.
او در سال 2005 به کابل رفت و در آنجا کارش را با رادیو آزادی ادامه داد.اندریا بوسفلد در اخیر.........................
اندوه
به باغ خـاطـره هامیـکشد خیـال تــرا
ز هـــــر گــذ ر به نـــگــاه ســــراغ مینـــگـــرم
بــه شـــوق دیـدن تـو دور هــا و هر چمــنی
که رفــته ای به رهـــی دل بـه داغ مینـــگرم
د مــیـده ای به ســـرودم به ریــشـه های تــنم
رسـیده ای چو بهـار و ســرور دیـــدهء مـــن
................................
گفت و شنود کوتاه با محترم
عبدالروف پردیس
محترم عبدالروف پردیس فرزند مرحوم عبدالمجید یکی از شخصیت های فرهنگی
وهنرمند سابقه دار تیاتر افغانستان میباشد.
پردیس تحصیل ابتدایی خویش را درمکتب نمبرپنج واقع باغ عمومی شهرکابل تا صنف چهارم تعقیب نمود وصنف پنجم را درلیسه صنایع کابل آغازید. درصنف نهم مکتب صنایع بود که مریضی عاید ..............
ماریا دارو
بنوشيد!
نزديك
ميشدي و کمی منسجم شدم
برخاستم، دوباره به تعظیم خم شدم
يك عمر شد كه در پي يكبار ديدنت
جاده به جاده از رد پايت قدم شدم
تنها تو چاره پرور تنهايي مني
با تو اگر غريب ترين كس شدم شدم
...................
سهراب سیرت
زنده یاد عبداللطیف پاکدل موسیقیدان
کشور به جاودانگان پیوست
با
تاسف اطلاع یافتیم که مرحوم عبداللطیف پاکدل آواز خوان، موزیسین و
موسیقیدان کشور که سالیان درازی را در راه خدمت به موسیقی کشور در
افغانستان و بعدها در
مریم محبوب
ســــــیمـای "فــردا" در آســــتانه سال نو
خـوبیهـا
و خـوشـیهـای روزافـزون شمـا را باد دوسـتان گـرانمـایه!
بخش ادبی/ فــرهنگی "فــردا" میخـواهـد با دسـتاوردهـای
بخش اول
(نامزادی
لیلا)
سلطان احمد خان سه پسر داشت که بزرگترین آن گل احمد خان اکنون فارغ التحصیل
فاکولته ی ادبیات ، صاحب
زن و دو دختر خوردسال چهارساله و دوساله بوده و بر علاوه ی وظیفه ی معلمی ، پدرش
را در مسایل قومی ، مواظبت از امور زمین داری ، سرپرستی و مراقبت از دهقانان کمک
..............
حاضر جوابی یک فن خاص ادبی
قسمت ۱۳
روزي چرچيل در اوج مبارزات انتخاباتي، مشغول سخنراني بود كه فردي با سر و
وضعي ژوليده وارد سالن شد و در رديف اول نشست.
وي در اثناي سخنان چرچيل، مدام حرف او را با سوالات بي معني قطع مي كرد و
باعث مي شد رشته ي كلام از دست سخنران خارج شود؛ اما چرچيل كه نمي خواست به
كم تحملي و بی صبری.................
پوهنمل
محمود نظری
دګلو په ګلزار می بویو رنګین ګلونه
چه شرنګ شو د پا یزیبو دجا نا ن په قدمونه
په هر قدم کی د هغه ښکاره دمینی راز و
څرګنده ا و ښکا ره و په کی د مینی تړونونه
د خوښی په شرنګ ډوبه پاتی حیرانی هغه
شو راویښ له خوبه چرګ با نګ په اوازونه
.....................
ظاهر حکیمی
ماه زد ه گان
نه
به اعجاز باوری داشتم
نه به جادو
اما تو خود نگاه کن اکنون
که چگونه و با چه نیرو
در شهرستان ها و روستاهای کوچک آن دیار
گمگشته ترین غزل را
...................
منصور سایل شبـآهنگ
گـنــج مـعــرفــت
کـاش مـیـبـودی بـــه نــزد مــا تــو ای گـنـج هـنــر
کـلـه هـا تـنـویــرمـیکــردی هــم از عـقـل وبـصـر
درب تـحـصیـل صفــا را بـنــد کـــرده عـنکـبــوت
مـرغ پــرواز هـنـربـشکـسـتــه گـشـتــه بــال وپــر
پــای تـعـلـیــم مـحـبــت هـســـت مـحـتــاج عـصــا
لـنـگ شــــد اســتــاد مــا شـاگــرد آمــد بـی خـبــر
.........................
ودود فضلی
لکه ونه مـسـتقیم په خپل مکان ...
(بخـش هـشــــتم)
دیوان
عـبدالـرحمـان
امتداد خـاطره
وخـاطرهء امتداد
به
یادم هسـت چـون دیروز
به یادم هسـت چـون دیروز
که مـا در انتهـای رسـته آهـنگـران چیزی شبیه دخمـه هـای روزگارآلودگان را
خـانه میگـفتیم
همـان جا در ته سقفی
...........................
تر. باهم زیاد تنیس بازی می کر دیم وشطرنج می زدیم. از شغلش راضی نبود ومرتب قصد می کرد راهی اروپا شود اما خانواده اش راضی نمی شدند جوان بیست وچند ساله شان را از خود شان ..........................
حمیدحسینی
بالای بیست، جوان خوش سیما، مودب وخوش برخورد بود. شش ماهی در مزار شریف در یک محیط
بودیم وشش ماهی در شبرغان در محیطی نزدیکشـــریف ســـعیدی
تو
تو
نیست هیچ گل
تو نیست هیچ شعر
زیباترین ترانه ی دنیا
تو نیست...
حتی اگر بنوازم ایلیز را
تو نیست...
.......................
نا گزیر از انتخاب اند
طنز های پیکار
طنز در لغت بمعنی مسخره کردن و طعنه زدن ودر اصطلاح ؛ شعر یا نثری است که
در آن ضعف های اخلاقی ؛ فساد اجتما عی و یا اشتباهات بشر ؛ با شیوه
تمسخر
آمیز و اغلب غیر مستقیم بازگو شود.
نو یسنده گان درین مورد عقاید مختلفی دارند و جو نا تان سو یفت طنز پرداز
انگلیسی میگوید( طنز آئینه ای است که در آن ؛ هر کس هر..............
نذ یر ظفر
آیینه
درشعر،وشعر،درآیینه
از نظر اهل ادب وفرهنگ،پوشیده نیست که واژهء «آیینه» ،هم در گفتگو های
روزانه، ادبیات وهم در عرفان،معنا ها و کاربرد های متفاوت دارد.در معنای
دستگیر نایل
شهر من : کابل
شهر
من، قافیه ی مثنویِ گریه ای ماست
مثل امواج نفس در تپش سینه ای ماست
شهر من، شعر و شعاریست ز روز و شب ما
آیه ی روشنی از سورۀ زخم و تب ما
شهر من، لخته ی خون در جگر فریادش
که به روزنامه ی هر سایه نشسته یادش
.......................
سعادت پنجشیری
دو بیتی ها
کجا درد مرا باشد طبیبی
دل تنها کجا دارد حبیبی
درین دنیا ی پهناور خدایا!
نباشد جز الم ما را نصیبی
میان دام حیرانی اسیرم
نگویم من بصیر م تا اسیرم
..................
فغان
بیهوده نه من فغان برآرم
فریاد ، بر آسمان برآرم
ظلمت همه جا فرا گرفته
در قلّت ِ نور جان برآرم
بر ملّت ِ خویش زار گریم
از شرم عرق چسان برآرم
......................
سید همایون شاه (عالمی)
ســــایت "زیر و بم": ویژه
مـوســیقی افغانســـــتان
تازگیها
سایت "زیر و بم" ویژه هنر موسیقی افغانستان به گردانندگی وحید قاسمی،
آوازخوان و آهنگساز نامور کشور، و همکاری شمار فراوانی از هنرمندان واین سایت پربار که در نوع خویش گسترده ترین رسانه در راستای بازتاب جنبه های مختلف موسیقی شمرده میشود، از تاریخچه و پیشینه موسیقی ......................
فـــردا
استفاده از مطالب و عکسهای ( فـردا) با ذکر نشانی مأخذ مانعی ندارد
This website is optimised with IE6+ and a screen resolution of 1024 X 768 or
higher